شنبه, ۱۷ خرداد , ۱۴۰۴ Saturday, 7 June , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 28719 تعداد نوشته های امروز : 238 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

دلجویی مالک از هواداران خشمگین استقلال زوج های جوان برای دریافت وام ازدواج امیدوار باشند چرا لایحه حمایت از زنان به قانون تبدیل نشد؟ صادق: قیمت بلیت پروازهای اربعین تعیین می‌شود تداوم بارش‌ها تا پایان هفته در بسیاری از نقاط کشور رئیس سازمان حمایت: احتکار خودرو با انبار کردن در پارکینگ فرقی ندارد شورای رقابت از اظهارنظر در مورد خودروی بورسی منع شد دشمن قدیمی بورس معرفی شد | پیش بینی مهم برای تمام سهامداران تنها راه نجات بازنشستگان بازگشت این بانک است تسهیلات ارزی بلعیده شد ؛ خبری از بازگشت نیست! حذف مالیات ارزش افزوده یک کالای وارداتی با بخشنامه گمرک سایۀ اجاره‌ای‌ها از سر اقتصاد ایران کم می‌شود توضیح دانشگاه علامه درباره ادعای بیرون‌کردن دانشجویان از مسجد دانشگاه بستر راه‌اندازی پایانه صادراتی دام زنده در کرمانشاه وجود دارد مهلت انتخاب رشته آزمون کارشناسی ارشد سال ۱۴۰۴ تا ۲۰ خرداد تمدید شد نظارت کامل دامپزشکی کرمانشاه بر ذبح دام‌های قربانی در عید قربان

پسر جوان دوستش را به دره انداخت و کشت/ پشت سرم حرف میزد کشتمش
  • 3 اردیبهشت 1403 ساعت: ۲۳:۴۲
  • شناسه : 1304
    بازدید 10
    1

    چندی قبل مرد میانسالی به شعبه نهم دادسرای امورجنایی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل بازپرس عظیم سهرابی قرار گرفت، گفت: از پسر جوانم خبری ندارم و تلفن همراهش نیز خاموش است؛ نگرانم بلایی سرش آمده باشد، لطفاً کمک کنید. پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرای جنایی، تیمی از کارآگاهان اداره چهارم […]

    پ
    پ

    چندی قبل مرد میانسالی به شعبه نهم دادسرای امورجنایی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل بازپرس عظیم سهرابی قرار گرفت، گفت: از پسر جوانم خبری ندارم و تلفن همراهش نیز خاموش است؛ نگرانم بلایی سرش آمده باشد، لطفاً کمک کنید.

    پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرای جنایی، تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس‌ آگاهی وارد عمل شدند و در نخستین گام از بهزیستی، بیمارستان‌های تهران و پزشکی قانونی استعلام گرفتند اما اثری از پسر گمشده پیدا نکردند.

    تیم جنایی در گام بعدی به سراغ تحقیقات محلی رفتند و متوجه شدند که پسر گمشده اکثر اوقات در خانه یکی از دوستان صمیمی‌اش به نام بیژن زندگی می‌کرده اما ناگهان ناپدید شده و بیژن نیز حضور کمرنگی در محل داشته است که همین موضوع شک کارآگاهان را برانگیخت!

    کارآگاهان در این شاخه از تحقیقات، اهالی محله را هدف تحقیق قرار دادند و متوجه شدند که این اواخر پسر گمشده و بیژن با یکدیگر اختلاف پیدا کرده بودند و آخرین‌بار این 2 نفر را سوار بر یک موتورسیکلت دیدند که قصد داشتند به هشتگرد بروند.

    بدین ترتیب بیژن با دستور بازپرس جنایی بازداشت شد؛ او در بازجویی‌های اولیه صراحتا به قتل اعتراف پسر گمشده اعتراف کرد و ماجرا اینطور توضیح داد: با پسرگمشده خیلی دوست بودم اما این اواخر پشت سرم در محله بدگویی کرده بود و قصد داشت تا با اعضای خانواده‌ام ارتباط برقرار کند که عصبانی شدم.

    او در ادامه گفت: ماجرا را با او درمیان گذاشتم و با یکدیگر قرار گذاشتیم تا برای حل این مشکلات به هشتگرد برویم؛ وقتی به آنجا رسیدم با هم درگیر شدیم که پسر گمشده چاقو کشید و من در دفاع از خودم او را هل دادم که به پایین دره پرتاب شد؛ پس از این حادثه ترسیدم و با موتورسیکلت به خانه بازگشتم؛ پشیمانم و قصد ارتکاب جنایت را نداشتم.

    پس از پس از اعترافات متهم و رمزگشایی از سرنوشت مرگبار پسر گمشده، کارآگاهان اداره چهارم و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی ماموریت یافتند تا به همراه متهم راهی دره مورد نظر در هشتگرد شوند و جسد را پیدا کنند.

     با دستور بازپرس جنایی، متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.