شنبه, ۱۷ خرداد , ۱۴۰۴ Saturday, 7 June , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 28719 تعداد نوشته های امروز : 238 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

دلجویی مالک از هواداران خشمگین استقلال زوج های جوان برای دریافت وام ازدواج امیدوار باشند چرا لایحه حمایت از زنان به قانون تبدیل نشد؟ صادق: قیمت بلیت پروازهای اربعین تعیین می‌شود تداوم بارش‌ها تا پایان هفته در بسیاری از نقاط کشور رئیس سازمان حمایت: احتکار خودرو با انبار کردن در پارکینگ فرقی ندارد شورای رقابت از اظهارنظر در مورد خودروی بورسی منع شد دشمن قدیمی بورس معرفی شد | پیش بینی مهم برای تمام سهامداران تنها راه نجات بازنشستگان بازگشت این بانک است تسهیلات ارزی بلعیده شد ؛ خبری از بازگشت نیست! حذف مالیات ارزش افزوده یک کالای وارداتی با بخشنامه گمرک سایۀ اجاره‌ای‌ها از سر اقتصاد ایران کم می‌شود توضیح دانشگاه علامه درباره ادعای بیرون‌کردن دانشجویان از مسجد دانشگاه بستر راه‌اندازی پایانه صادراتی دام زنده در کرمانشاه وجود دارد مهلت انتخاب رشته آزمون کارشناسی ارشد سال ۱۴۰۴ تا ۲۰ خرداد تمدید شد نظارت کامل دامپزشکی کرمانشاه بر ذبح دام‌های قربانی در عید قربان

آدمکشی در هیجان جوانی
  • 5 اردیبهشت 1403 ساعت: ۹:۲۴
  • شناسه : 1451
    بازدید 9
    0

    این جوان متهم به قتل که روز گذشته در تنگنای سوالات قاضی ویژه قتل عمد مشهد قرارگرفته بود، پس از آن که همه راه‌های گریز و انکار را بسته دید، به ناچار لب به اعتراف گشود و درحالی که به شدت ابراز پشیمانی می کرد درباره جنایت شب چهارشنبه سوری گذشته گفت: آن شب در […]

    پ
    پ

    این جوان متهم به قتل که روز گذشته در تنگنای سوالات قاضی ویژه قتل عمد مشهد قرارگرفته بود، پس از آن که همه راه‌های گریز و انکار را بسته دید، به ناچار لب به اعتراف گشود و درحالی که به شدت ابراز پشیمانی می کرد درباره جنایت شب چهارشنبه سوری گذشته گفت: آن شب در محل فروش ضایعات مشغول کار بودم که یکی از دوستانم به نام دانیال به دنبالم آمد و گفت «با عده ای که در میان آن ها «سعید»(معروف به اشی مشی) نیز حضور دارد، دعوا کردم.»

    من هم که به خاطر هیجانات و غرور جوانی خیلی جوگیر شده بودم از جایم بلند شدم و درحالی که نیمچه(قمه) را برمی داشتم به طرف محلی که دانیال نشان می داد حرکت کردم.

    این درحالی بود که چند نفر دیگر از دوستانم نیز سوار پژو شدند و به همراه ما آمدند. وقتی به کنار شعله های آتش رسیدیم که طرف های مقابل در حاشیه خیابان افروخته بودند، با سر و صورت پوشیده از خودروی پژو 405 پایین آمدم و فریاد زدم «سعید اشی مشی!» او که از این کلام ناراحت شده بود خطاب به من گفت «چرا مرا این گونه صدا می زنی؟» در همین حال یکی دیگر از دوستان او که مجید نام داشت به طرف من آمد و در میان این درگیری ناگهان تیغه نیمچه را بالا بردم و درپی همان غرور و هیجان، ضربه ای به پهلوی او وارد آوردم.

    وقتی او که دراین میان بی گناه بود روی زمین افتاد ما هم از صحنه حادثه فرار کردیم ولی خیلی زود کارآگاهان پلیس آگاهی به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند اما تاکنون سعی می کردم به خاطر ترس از مجازات چنین وانمود کنم که من اصلا در صحنه حادثه نبودم اما هنگامی که دریافتم مقام قضایی به جزئیات و زوایای ریز و درشت پرونده اشراف کامل دارد دیگر نتوانستم حقیقت را پنهان کنم و به همین خاطر هم حقیقت ماجرا را بیان کردم اما به شدت پشیمانم و از اولیای دم می خواهم به من رحم کنند.

    متهم مذکور که گذشته بسیار تلخی دارد و پدرش نیز طی درگیری مسلحانه با نیروهای انتظامی کشته شده است و یکی از عموهایش نیز به اتهام قتل در زندان به سر می‌برد، در ادامه جلسه بازپرسی با مادرش تماس گرفت و از آنان خواست تا نیمچه(آلت قتاله) را به دادسرا تحویل بدهند! بررسی های بیشتر درباره این جنایت وحشتناک در حالی ادامه دارد که متهم در اتاق شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، چگونگی وارد آوردن ضربه قمه به پهلوی «مجید-س»(مقتول) را بازسازی کرد و جزئیات این حادثه تلخ را شرح داد.  

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.