سه شنبه, ۷ مرداد , ۱۴۰۴ Tuesday, 29 July , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 42203 تعداد نوشته های امروز : 52 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

۴۴۵ نفر با قطار ویژه اربعین از گرگان به کرمانشاه اعزام‌ می‌شوند جیمی لی کرتیس هالیوود را ترک می‌کند؛ انتقاد از ظاهر ساختگی سلبریتی‌ها پلی میان نقاشی و سینما؛ «کوب» روایتی شاعرانه از جنگ دارد چالش یک ناشنوا در خانواده‌ای شنوا؛ «قبیله‌ها» روایت شنیده‌ نشدن است موسیقی «در آن سوی سکوت» پیدا شد؛ گفتگوی یک آهنگساز با لحظه‌ها محسن اسلام‌زاده مستند زندگی شهید طهرانچی را می‌سازد جشن منتقدان سینما ۸ شهریور برگزار می‌شود خرید اقساطی کالای دیجیتال ؛ در کمترین زمان و کمترین پیش پرداخت! فشار به دلار از سمت دینار/ توافق با آمریکا طلا را نزولی کرد چرا تورم، بورس ایران را افزایشی نمی‌کند؟ چابک‌سازی دولت از معاونت قرآن و عترت ارشاد؛معاونت تبدیل به مرکز می‌شود برگزاری مراسم شهادت سه ساله کربلا همزمان با اربعین سرداران عاشورایی سهمیه سوخت تشویقی ۲۰۰۰ لیتری برای ناوگان اربعین هزینه رهن کامل در محله نواب چقدر شد؟ ورود موج گرمای جدید به کشور از امروز؛ افزایش دمای بالای ۵۰ در ۱۲ نقطه افزایش یا کاهش مهریه پس از عقد، قانونی است؟

حکم مرگ برای مردی که شوهرخواهرش را کشت
  • 16 شهریور 1403 ساعت: ۲۳:۱۲
  • شناسه : 14873
    بازدید 19
    1

     متهم که مردی مجرد و تنهاست، هرچند در ابتدا به قتل اعتراف کرد اما بعد انگشت اتهام را به سمت خواهرزاده‌اش گرفت و مدعی شد کسی که از قتل مقتول به نام سعید نفع می‌برد، خواهرزاده‌اش آرش بود. یک سال قبل بود که ماموران با شکایت مرد جوانی به نام آرش متوجه شدند پدر میانسال […]

    پ
    پ

     متهم که مردی مجرد و تنهاست، هرچند در ابتدا به قتل اعتراف کرد اما بعد انگشت اتهام را به سمت خواهرزاده‌اش گرفت و مدعی شد کسی که از قتل مقتول به نام سعید نفع می‌برد، خواهرزاده‌اش آرش بود.

    یک سال قبل بود که ماموران با شکایت مرد جوانی به نام آرش متوجه شدند پدر میانسال او گم شده است. آرش گفت: پدرم در خانه دایی‌ام فرهاد زندگی می‌کرد. من هر چند روز یک بار به او سرم می‌زدم. پدرم اعتیاد داشت. در این چند روز بارها به خانه دایی‌ام رفته‌ام اما پدرم نبود و حالا می‌ترسم بلایی سرش آمده باشد.

    وقتی ماموران تحقیقات را آغاز کردند، آرش دوباره به آنها مراجعه کرد و سرنخی جدید به ماموران داد. او گفت: وقتی به خانه دایی‌ام رفتم متوجه شدم او در حال تمیز کردن خانه است. به او گفتم پدرم کجاست؟ جواب داد نمی‌داند. روی دیوارها لکه خون بود و دایی‌ام فرهاد اجازه نداد وارد خانه شوم. فکر می‌کنم دایی‌ام از سرنوشت پدرم خبر داشته باشد.

    پلیس فرهاد را بازداشت کرد و مورد تحقیق قرار داد. هرچند فرهاد قتل را انکار کرد اما دوربین‌های مداربسته اطراف خانه او نشان داد که فرهاد جسدی را به خیابان برده و کنار سطل زباله رها کرده است. در نهایت فرهاد مجبور به اعتراف شد و گفت شوهرخواهرش را با ضربات متعدد چاقو کشته است.

    با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. فرهاد در جلسه رسیدگی، اتهام قتل را انکار کرد و مدعی شد عامل قتل خواهرزاده‌اش است.

    فرهاد گفت: سعید چند ملک داشت که اگر می‌مرد به آرش و خواهر و برادرش می‌رسید. همچنین او خانه‌ای را که میراث مادر من بود به نام خودش کرده بود تا کارهای شهرداری را انجام دهد، اما بعد از پایان کارهای شهرداری ملک را به ما بازنگرداند. او این قتل را مرتکب شده است.

    او گفت: من ندیدم آرش قتل کرده باشد، چون روز حادثه از خانه بیرون رفتم و وقتی برگشتم با جسد سعید روبه‌رو شدم اما منفعت مرگ سعید برای آرش بود.

    وقتی متهم چنین ادعایی را کرد، قضات دستور بررسی پرونده را صادر کردند و پرونده یک بار دیگر به دادسرا برگشت اما ادعاهایی که فرهاد کرده بود، دروغ از آب درآمد.

    به این ترتیب، دادگاه یک بار دیگر تشکیل شد و بعد از بیان آخرین دفاع متهم، قضات وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.