چندی قبل مرد میانسالی به دادسرای ناحیه 34 (ویژه سرقت) مراجعه کرد و هنگامی که مقابل بازپرس قرار گرفت، گفت: راننده شخصی یک تاجر سرشناس هستم، او مقدار زیادی ارز به مبلغ 10 میلیارد تومان به من داد تا به یک صرافی در میدان فردوسی ببرم اما در میان راه 2 مرد جوان با جعل عنوان مامور نیروی انتظامی با یک خودروی پراید سفیدرنگ جلویم را گرفتند؛ آنها در بازرسی پول‌ها را برداشتند و با استفاده از اسپری فلفل من را هدف ضرب و شتم قرار دادند.
پس از ثبت شکایت و تشکیل پرونده در دادسرا، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی وارد عمل شدند و در نخستین گام دوربین‌های اطراف صحنه جرم را هدف بازبینی قرار دادند و پلاک پراید را شناسایی کردند که در این شاخه از تحقیقات با اقدامات اطلاعاتی مشخص شد خودروی موردنظر به صورت قولنامه‌ای بین چند نفر فروخته شده است.
کارآگاهان در گام بعدی با اقدامات فنی و مخابراتی متوجه شدند، فرد تاجری که دلارهای موردنظر را به راننده داده با مرد جوانی به نام امید اختلافات خانوادگی داشته است که این موضوع شک تیم پلیسی را برانگیخت و توجه‌ها را به سمت سارقی آشنا جلب کرد.
از سوی دیگر تیم پلیسی در جریان تحقیقات متوجه شدند که امید چندی قبل خودروی پراید سفید رنگ را به صورت قولنامه‌ای خریداری کرده و با یکی از دوستان خود روز حادثه در صحنه جرم حضور داشته است که همین کافی بود تا متهمان در یک قدمی بازداشت قرار بگیرند.
ماموران در آخرین گام مخفیگاه 2 مرد جوان را در پاکدشت شناسایی و پس از هماهنگی‌های لازم با مرجع قضایی متهمان را یک عملیات ضربتی بازداشت کردند که در جریان بررسی‌ها مقداری از دلارهای سرقتی نیز کشف شد.
امید در جریان تحقیقات ماجرای سرقت را اینطور توضیح داد: با فرد تاجر نسبت فامیلی دارم و در گذشته کارهای بانکی‌اش را انجام می‌دادم اما چند ماه قبل با او اختلاف پیدا کردم و اخراج شدم. بخاطر همین تصمیم گرفتم تا به همراه دوستم با اجرای یک نقشه بزرگ دست به سرقت بزنم و انتقام‌گیری کنم.
متهم در ادامه گفت: می‌دانستم که فرد تاجر پول‌هایش را توسط راننده‌اش با یک خودروی شخصی منتقل می‌کند که در میان راه او را با شگرد جعل عنوان مامور نیروی انتظامی متوقف و پس از ضرب و جرح دست به سرقت پول‌ها زدیم؛ پشیمان هستم و فقط می‌خواستم حقم را بگیرم.
با صدور قرار قانونی از سوی مرجع قضایی، متهمان برای سیر مراحل قانونی پرونده به زندان اعزام شدند.
ثبت دیدگاه