سه شنبه, ۷ مرداد , ۱۴۰۴ Tuesday, 29 July , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 42334 تعداد نوشته های امروز : 183 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

طلای جهانی با دلار همراه نشد؛ فلز زرد در مرز پایین‌ترین سطح سه هفته گذشته قیمت دلار، یورو و سایر ارزها اعلام شد بورس انرژی، تنها راهکار برون‌رفت از ناترازی‌ها صبر اجتماعی مردم ایران در زمانه جنگ چگونه بروز و ظهور یافت؟ مرثیه خوانی مهدی رسولی در دانشگاه تهران حسینیه آیت الله حق شناس میزبان عزاداران سه ساله کربلا می شود حضرت زینب (س) در جمع مردم شام چه گفت؟ برگزاری مراسم اربعین شهید ایزدی با نوای پویانفر و هلالی بررسی مضامین فلسفی در داستان‌های سهروردی و نوآوری‌های او تأملی بر میراث مشروطه در حقوق عمومی امروز شناخت اندیشه‌های شهید مطهری برای معلمان از نان شب واجب‌تر است ماجرای حافظه عجیب شیخ بهلول که او را از زندان افغانستان نجات داد تصویب اجرای گویش‌های محلی توسط یکی از مداحان در دیدار رهبر انقلاب آوای دلتنگی حضرت رقیه با نوای هلالی در نماهنگ «جای تو تو بغل من بود» اسامی برندگان قرعه‌کشی آزمون‌های حفظ عمومی قرآن اعلام شد برنامه اربعین رنگ و بوی اداری ندارد؛ تخصیص ۲۵۰ میلیارد برای اربعین

نقشه سیاه زن شیاد برای مردان تنها
  • 7 خرداد 1403 ساعت: ۰:۴۱
  • شناسه : 4564
    بازدید 17
    0

    چند روز قبل، مردی ۸۰ ساله به همراه پسرش راهی اداره پلیس شد و اسرار یک سرقت خشن را فاش کرد. این مرد در توضیح ماجرا گفت: سال‌ها قبل همسرم فوت شد و فرزندانم برای ادامه تحصیل و زندگی به خارج از کشور رفتند. من تنها زندگی می کردم و این اواخر برای انجام کارهای […]

    پ
    پ

    چند روز قبل، مردی ۸۰ ساله به همراه پسرش راهی اداره پلیس شد و اسرار یک سرقت خشن را فاش کرد. این مرد در توضیح ماجرا گفت: سال‌ها قبل همسرم فوت شد و فرزندانم برای ادامه تحصیل و زندگی به خارج از کشور رفتند. من تنها زندگی می کردم و این اواخر برای انجام کارهای شخصی‌ام، ‌زنی به نام پریسا را استخدام کردم. او می‌گفت که از همسرش جدا شده و دو دختر دارد و برای تامین هزینه زندگی‌ خود و دخترانش در خانه‌ها کار می‌کند.

     

    مرد سالخورده ادامه داد: پریسا هر روز به خانه‌ام می‌آمد و کارهای خانه را انجام می داد تا اینکه چند روز قبل اتفاق هولناکی رخ داد. من و پریسا در خانه بودیم که ناگهان مرد نقابداری وارد شد. او با تهدید چاقو، دست و پای من و پریسا را بست و همه اموال قیمتی مانند لوازم آنتیک، ‌ عتیقه، نقره، ‌تابلو فرش را به همراه ‌اسناد و مدارکی که در خانه‌ام بود سرقت و فرار کرد. بعد از فرار او ‌می خواستم شکایت کنم اما پریسا گفت پیدا کردن سارقی که چهره‌اش مشخص نیست، سخت است و شکایتم راه به جایی نمی برد. من هم از شکایت کردن منصرف شدم تا اینکه پریسا چند روز بعد از حمله سارق مهاجم به خانه‌ام، ‌ غیبش زد و دیگر جواب تلفنم را نداد. من هم احتمال دادم که او با سارق همدست بوده و به همین دلیل مرا از شکایت منصرف کرده بود.

     

    ادعای عجیب

     

    با این شکایت، ‌پرونده ای تشکیل شد و ماموران زیر نظر بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات خود را برای شناسایی سارق و همدستش آغاز کردند. با توجه به سرنخ های موجود، ‌ پریسا دستگیر شد و در بازجویی‌ها اعتراف کرد که سارق نقابدار را می‌شناسد اما همدستی با او در سرقت را را قبول ندارد.

     

    وی توضیح داد: چند وقت قبل که برای دخترم یک عروس هلندی، با فروشنده که مردی به نام میلاد است آشنا شدم. او بعد از اینکه متوجه شد من در خانه مردی تنها و ثروتمند کار می کنم، تصمیم به سرقت از آنجا گرفت. او روز حادثه بدون اینکه من در جریان باشم وارد خانه شاکی شد با تهدید دست و پای ما را بست و اموال قیمتی را به سرقت برد. او حتی خودروی پژوی مرا هم به سرقت برد اما چند روز بعد از ترسش، ‌ ماشینم را تحویلم داد!

     

    نقشه نافرجام کلاهبرداری

     

    با اظهارات این زن و سرنخ‌هایی که وی در اختیار پلیس قرار داده بود، سارق خشن نیز دستگیر شد. او در بازجویی ها مدعی شد که سراق اصلی پریسا است و گفت: من برای فروش عروس هلندی در یکی از سایت ها آگهی داده بودم که پریسا نیز با من تماس گرفت و پرنده را برای دخترش خرید. همان روز آشنایی ما شکل گرفت. بعد از چند روز با همدستی یکدیگر نقشه سرقت کشیدیم. علاوه بر سرقت از خانه شاکی، به خانه مرد دیگری هم دستبرد زدیم. نقشه سرقت‌ها را پریسا کشیده بود. او برای نگهداری از مردان تنها و ثروتمند، آگهی منتشر می‌کرد و وقتی وارد خانه‌ای می‌شد، همه اطلاعات لازم را به دست می‌آورد و پس از آن، من وارد خانه می‌شدم و سرقت را عملی می‌کردم. هدف ما علاوه بر دستیابی به اموال قیمتی مالباخته‌ها، تصاحب خانه هایشان هم بود. پریسا می گفت چند جاعل می شناسد که می توانند اسناد خانه طعمه‌هایمان را به نام ما منتقل کنند تا بتوانیم آنها را بفروشیم. اما نقشه کلاهبرداری‌هایمان ناکام ماند و دستگیر شدیم.
    با اعترافات این مرد، هر دو متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره آگاهی تهران قرار گرفته اند.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.