رسیدگی به این پرونده از تابستان سال گذشته و با گزارش قتل پسری جوان در بیمارستانی در جنوب تهران آغاز شد. ماموران با حضور در بیمارستان دریافتند پسر جوان به نام ایلیا در جریان دعوای خیابانی با ضربه‌های چاقو مصدوم و به بیمارستان منتقل شده بود اما تلاش پزشکان برای نجات جانش بی‌نتیجه بود و فوت شد.
با تحقیق از دوستان ایلیا، هویت ضارب او به نام پرهام شناسایی و پس از بازداشت در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و مدعی شد در جریان درگیری و برای دفاع از خود مرتکب این قتل شده بود. با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه، پدر و مادر ایلیا همراه وکلای‌شان حاضر شده بودند.
در ابتدای این جلسه پدر و مادر ایلیا درخواست قصاص قاتل فرزندشان را مطرح کردند. پدر او گفت: پسرم اهل دعوا و درگیری نبود و هیچ‌وقت چاقو دست نمی‌گرفت. شب حادثه او را به محل درگیری کشانده و کشتند. متهم دروغ می‌گوید، اگر واقعیت را در دادگاه بگوید، احتمال دارد او را ببخشیم.
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت و با قبول اتهامش گفت: اختلاف من و ایلیا از کافه‌ای در جنوب شهر و در جریان بازی مافیا آغاز شد.
ما گروهی بودیم که شب‌ها به کافه رفته و مافیا بازی می‌کردیم. آخرین شب، دختری کنار ایلیا نشسته بود و وسط بازی جایش را عوض کرد و کنار من نشست. بعد از بازی آن دختر در اینستاگرام برای من درخواست فرستاد که فالوو‌اش کردم.
صبح دیدم ایلیا هم درخواست‌داده که فهمیدم ماجرا شر است و هر‌دو را آنفالو کردم. چند روز بعد که برای بازی به کافه رفته بودم، گرداننده بازی به من اعتراض کرد که نباید با آن دختر طرح دوستی می‌ریختی.
برای او اصل ماجرا را توضیح دادم و گفتم آن دختر درخواست دوستی داده بود نه من. بعد از بازی فهمیدم ایلیا و دوستانش پشت سر من حرف می‌زنند. رفتم تا توضیح دهم که دوستان من و ایلیا کاسه داغ‌تر از آش شدند و قرار دعوا گذاشتند.
به محل قرار رفتیم اما آنها نیامدند و بعد از چند دقیقه به خانه بازگشتیم. در راه پله‌ها بودم که دوستم شایان زنگ زد و گفت دوباره باید به محل دعوا برویم. به او گفتم خودم مشکل را با ایلیا حل می‌کنم اما با حرف‌هایش تحریکم کرد تا به محل دعوا بروم.
وقتی به آنجا رسیدیم، ایلیا و دوستانش نیامده بودند. بعد از پنج دقیقه‌ای آمدند و شایان به سمت آنها رفت. فکر کردم دعوا کنند اما دست دور‌گردن ایلیا انداخت و به سمت من آمدند.
آنجا بود که فهمیدم بازی شایان را خوردم. یک نفر از پشت پاهایم را گرفت که روی زمین افتادم، بعد ایلیا سمتم آمد و ضربه چاقویی سمتم پرت کرد که به دستم خورد و زخمی شدم. برای دفاع، از دست دوستم چاقو را گرفتم و ضربه‌ای سمت ایلیا پرت کردم که زخمی شد. دوستانش او را به بیمارستان برده و من به خانه رفتم. بعد یکی از دوستانم که در دعوا حضور داشت به سراغم آمد و گفت بیا به ارومیه برویم و از آنجا قاچاقی به ترکیه فرار کنیم که قبول نکردم.
درادامه وکیل پرهام در جایگاه ایستاد و گفت: ایلیا در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفته و احتمال نقش داشتن قصور پزشکی در مرگش وجود دارد. موکلم ابتدا از سوی مقتول زخمی شده و برای دفاع از خود او را زده بود. در ضمن افراد دیگری هم در این درگیری نقش داشته و حالا در پرونده مطرح نیستند.
این دفاعیات با واکنش وکلای اولیای‌دم رو‌به‌رو شد و در پاسخ گفتند؛ پزشکی قانونی مشخص کرده که ضربه مرگبار ضربه‌ای بوده که پرهام زده و همان باعث مرگ او شده است و همچنین فیلم صحنه درگیری در پرونده موجود است.
پرهام وقتی به دست ایلیا ضربه می‌زند، عقب می‌رود و حالت تهاجمی نداشته که متهم قصد دفاع داشته باشد. درباره نقش دیگر افراد در ماجرا، اگر اتهامی متوجه آنها باشد، معاونت در قتل است و تاثیری در مجازات متهم ندارد.
پرهام هم در آخرین دفاعش گفت: باور کنید ناخواسته باعث مرگ ایلیا شدم و از پدر و مادرش می‌خواهم به من رحم کنند.
پس از آخرین دفاع متهم، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.
ثبت دیدگاه