دوشنبه, ۱۹ خرداد , ۱۴۰۴ Monday, 9 June , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 29039 تعداد نوشته های امروز : 123 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

فرار از روزمرگی در سفر به آنتالیا موقعیت مکانی و دسترسی هتل زندیه شیراز پذیرش رده‌بندی سنی آثار سینمایی انحراف از اصول فرهنگی‌ است بازار ارز در آستانه دو جلسه مهم تشکیل کمیته مشترک برای حل چالش‌های صنعت کارگزاری بورس ضربه سنگین به شاخص‌کل بورس؛ عقب‌گرد شاخص به کانال ۲.۹ میلیونی گزارش یک سقوط؛ چگونه بورس کانال ۳ میلیون را از دست داد ارزش سهام عدالت امروز ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ چقدر شد؟ + جدول فردا، آخرین مهلت دریافت سکه‌های پیش‌فروش بانک مرکزی کورتکس،ایده استعماری و قرن نوزدهمی است؛۲۰۰ سال است خودتحقیری داریم جوان‌ترین ۴۰ ساله دنیا اینگونه جام قهرمانی را در آغوش گرفت+ عکس سرنوشت طارمی در اینتر در گرو نظر سرمربی جدید ۹ ماه بی‌خبری از بازار مسکن تهران؛ آیا قیمت‌ها آرام و بی‌صدا گران می‌شوند؟ خطر اعتیاد به ریتالین بین دانش آموزان شب امتحانی؛ سنجد بخورید! پیش به سوی جامعه‌ای عاری از جرم؛ «کودکان کار» سمنانی حمایت می‌شوند زنان و رسانه‌ها دو رکن اساسی برای عبور از بحران‌های کشاورزی هستند

درخواست طلاق از زنی که به خاطر لاغر شدن معتاد شد
  • 19 خرداد 1403 ساعت: ۲۲:۰۲
  • شناسه : 5864
    بازدید 15
    0

    پریا به مواد مخدر اعتیاد دارد. او و همسرش بهرام تصمیم گرفته‌اند از هم جدا شوند. قرار است دخترشان نزد بهرام می‌ماند. در ادامه بهرام از زندگی‌اش می‌گوید. *چند سال با همسرت زندگی کردی؟ 4 سال. از عقد تا حالا که تصمیم به طلاق گرفته‌ایم کلا چهار سال گذشته است. *دخترتان چند ساله است؟ دو […]

    پ
    پ

    پریا به مواد مخدر اعتیاد دارد. او و همسرش بهرام تصمیم گرفته‌اند از هم جدا شوند. قرار است دخترشان نزد بهرام می‌ماند. در ادامه بهرام از زندگی‌اش می‌گوید.

    *چند سال با همسرت زندگی کردی؟

    4 سال. از عقد تا حالا که تصمیم به طلاق گرفته‌ایم کلا چهار سال گذشته است.

    *دخترتان چند ساله است؟

    دو سال و نیمه است.

    *در دادگاه گفتی همسرت اعتیاد دارد. از چه زمانی متوجه این اعتیاد شدی؟

    از بعد از زایمان همسرم. وقتی که خیلی چاق شده بود و تصمیم گرفت لاغر شود. برای اینکه لاغر شود رژیم می‌گرفت. یک روز دخترم مریض شد او را پیش دکتر بردیم. آنقدر حالش بد شد که در بیمارستان بستری‌اش کردند وقتی آزمایش گرفتند متوجه شدند در خونش مواد مخدر هست.

    *یعنی به بچه مواد خورانده شده بود؟

    دخترم از شیر مادر تغذیه می‌کرد. پریا برای اینکه لاغر شود شیشه مصرف کرده بود.

    *بعد از مشخص شدن این مساله چه کردی؟

    دخترم برای مدت طولانی در بیمارستان بستری شد. بعد بچه را از مادر گرفتم و مادر خودم از او مراقبت می‌کرد با شیرخشک بچه را بزرگ کردم.

    *یعنی بچه شما پیش مادرش نبود؟

    نه. 6 ماه بعد از تولدش دیگر پیش پریا نبود و مادرم از او مراقبت می‌کند. بچه، مادرم را مادر خودش می‌داند و با او خیلی خوشحال است.

    *چرا جدایی شما تا این حد طول کشید؟

    پریا قبول نمی‌کرد. بارها به دادگاه خانواده آمدم. در نهایت نمی‌دانم چه شد که یک روز به من گفت اگر به او پول بدهم قبول می‌کند جدا شود. من هم خانه‌ام را فروختم و نصف پولش را به او دادم تا جدا شود و دست از سر بچه بردارد.

    *چطور با پریا آشنا شده بودی؟

    مدتی با او رابطه داشتم. آشنای یکی از دوستانم بود بعد با هم ازدواج کردیم.

    *قبل از ازدواج درباره اعتیادش چیزی نمی‌دانستی؟

    قبل از ازدواج اصلا معتاد نبود. بعد از اینکه ازدواج کردیم و بچه‌دار شدیم پریا خیلی چاق شد و برای لاغری دارویی گرفته بود که در آن شیشه بود. بعد هم به سمت شیشه رفت و ….

    *نمی‌خواهی فرصت ترک به همسرت بدهی؟

    او خودش تصمیم به ترک ندارد. من عاشقش بودم. هیچ مردی زنی را که دوست دارد رها نمی‌کند. این انتخاب پریا هم هست.

     

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.