رسیدگی به این پرونده از دی ماه سال ۹۸ با شکایت دختری جوان آغاز شد .دختر جوانی به کلانتری قائم رفت و از ناپدید شدن مادر ۵۰ ساله‌اش به نام اعظم خبر داد و وی به ماموران گفت: وقتی به خانه آمدم مادرم در خانه نبود.سراغش را از پدرم گرفتم اما او می‌گوید مادرم برای خرید از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشته است.
اما من به حرف‌های پدرم مشکوک هستم .فرش‌های خانه شسته شده و قطره‌های خون روی در و دیوار نمایان است. پدرم سالهاست از بیماری اعصاب و روان رنج می برد و حالا می ترسم بلایی سر مادرم آمده باشد. با اظهارات دختر جوان ماموران به خانه پدری وی رفتند و مرد ۵۶ ساله به نام حامد تحت بازجویی قرار گرفت .
اعتراف به جنایت فجیع در خانه
وی سعی داشت با دروغگویی‌هایش پلیس را گمراه کند اما سرانجام به قتل فجیع همسرش اعتراف کرد .
وی گفت :مدتی قبل پدرم فوت شد و من بر سر تقسیم ارثیه با همسرم اختلاف داشتم. همسرم می‌گفت باید هرچه زودتر ارثیه پدری را تقسیم کنیم .اما من مخالف بودم. ۴۵ روز قبل همسرم همراه دو مرد غریبه مرا به بیمارستان روانی برد و بستری کرد .من قبلاً هم سابقه ابتلا به بیماری روانی را داشتم .پس از ترخیص از بیمارستان به خانه بازگشتم ولی بار دیگر غرغرهای همسرم شروع شد. آخرین بار در غیاب دختر و پسرم با او درگیر شدم .
همسرم تهدیدم کرد قصد دارد بار دیگر مرا در بیمارستان روانی بستری کند. به همین خاطر از کوره در رفتم و با دستانم او را خفه کردم .اما پس از قتل پشیمان شدم. نمی‌دانستم با جسد چه کار کنم .به همین خاطر آن را به داخل حمام کشاندم و قبل از اینکه دختر و پسرم سر برسند با چاقو و دستگاه فرز آن را به ۴۰ تکه تقسیم کردم .تکه ها را در کیسه‌های نایلونی بسته‌بندی کردم و با ماشین به جاده لواسان بردم و در حوالی گردنه قوچک رها کردم و به خانه بازگشتم .
تایید جنون مرد خشن
به دنبال اظهارات تکان دهنده این مرد ،ماموران به بررسی پرداختند و بقایای جسد را پیدا کردند. حامد برای بررسی سلامت روان به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پس از بررسی‌های بالینی جنون وی را تایید کردند.
با تایید دیوانگی این مرد ،دستور بستری وی در بیمارستان روانی صادر و پرونده‌اش برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا قضات دادگاه درباره سرنوشت وی تصمیم گیری کنند.
این در حالی است که اولیای دم قبلا درخواست اشد مجازات را برای وی مطرح کرده بودند.
ثبت دیدگاه