یکشنبه, ۵ مرداد , ۱۴۰۴ Sunday, 27 July , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 41636 تعداد نوشته های امروز : 317 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

فرمول ترامپ در خلق منازعات اقتصادی تولید کشاورزی را افزایش و همزمان مصرف آب را کاهش دهیم؟ قانون برنامه هفتم توسعه تناقض دارد ارزش معاملات خرد سهام امروز از مرز ۷ همت عبور کرد فهرست کالاهای رفع ممنوعیت شده در تجارت با اوراسیا اعلام شد زمین گیر شدن طرح های توسعه پالایشی | آیا پالایشگاه ها به سرنوشت نیروگاه ها دچار می شوند؟ چرا افزایش ضریب اعتباری صندوق‌های اهرمی بورس را تکان نداد؟ موجه شدن غیبت دانشجویان شرکت‌کننده در مراسم اربعین ضرورت توسعه ارتباط اساتید با پارک علم و فناوری و تسهیل قوانین قهرمانی دانشگاه تهران در لیگ والیبال جوانان زیر ۲۰ سال استان وزیر علوم: کنکور در کمال امنیت برگزار شد دانشگاه‌ها باید از وابستگی به بودجه دولتی رها شوند سرپرست جدید دانشکده مهندسی صنایع دانشگاه خواجه نصیر منصوب شد بیانیه سازمان سنجش در تبعیت از دستور مهم رهبر معظم انقلاب اسلامی مرحوم دکتر توکلی دغدغه‌مند اعتلای گفتمان و ارزش‌های انقلاب بود تجلیل آیت‌الله جوادی آملی از عظمت و استقامت ملت ایران در وقایع اخیر مهارت‌آموزی ضرورت امروز و تضمین آینده کشور است

طلاق؛ پایان تلخ 3 بار ازدواج زنی با مرد قمارباز
  • 30 فروردین 1403 ساعت: ۱۵:۲۲
  • شناسه : 971
    بازدید 19
    1

    ثریا زندگی پرتلاطمی داشته‌، او سه بار با مردی ازدواج کرده و هر بار شکست خورده ‌است. ثریا که برای بار سوم تصمیم به طلاق دارد، درباره علت این جدایی می‌گوید: *چند سال است ازدواج کرده‌ای؟ من سه بار ازدواج کردم و هر سه بار هم با مرتضی ازدواج کردم اما کارمان به جدایی کشید […]

    پ
    پ

    ثریا زندگی پرتلاطمی داشته‌، او سه بار با مردی ازدواج کرده و هر بار شکست خورده ‌است.

    ثریا که برای بار سوم تصمیم به طلاق دارد، درباره علت این جدایی می‌گوید:

    *چند سال است ازدواج کرده‌ای؟

    من سه بار ازدواج کردم و هر سه بار هم با مرتضی ازدواج کردم اما کارمان به جدایی کشید و فکر می‌کنم این زندگی دیگر پایان همه چیز است.

    *فرزند مشترک هم دارید؟

    بله ما سه فرزند داریم. هر سه دختر هستند.

    *چرا هر بار که ازدواج می‌کنی، جدا می‌شوی؟

    مرتضی قمار می‌کند. او زندگی‌اش را در قمار باخته اما ول نمی‌کند و همچنان سرگرم قمار است.

    *تو که می‌دانی او قمار را ترک نمی‌کند، چرا هر بار دوباره رجوع می‌کنی؟

    عاشق بودم. خیلی دوستش داشتم. من و مرتضی زندگی خیلی خوبی داریم و ارتباط ما خیلی خوب است. فقط قمار است که هووی من شده و زندگی‌ام را نابود کرده ‌است.

    *بچه‌هایت چند ساله هستند؟

    من سه دختر دارم که 10، 7 و 3 ساله هستند.

    *بچه‌ها چه می‌شوند؟

    خودم از آنها مراقبت می‌کنم. در تمام این سال‌ها هم خودم از آنها مراقبت کردم. با اینکه مرتضی را خیلی دوست دارم اما دیگر خسته شدم. باید به زندگی‌ام سر و سامان بدهم. تا کی قرار است طلبکار قمار مقابل خانه‌ام بیاید؟

    *شوهرت پول قمار را از کجا می‌آورد؟

    او هر پولی به دست می‌آورد قمار می‌کند. حتی خانه و مغازه را فروخت و قمار کرد.

    *خرج زندگی را از کجا می‌آوری؟

    من سر کار می‌روم و خودم درآمد دارم. با کمک خانواده‌ام می‌توانم بچه‌ها را اداره کنم.

    *خانواده‌ات مشکلی ندارند؟

    پدرم آخرین بار که می‌خواستم با مرتضی ازدواج کنم، گفت دیگر از من حمایت نمی‌کند مگر اینکه بدون مرتضی به خانه‌اش بروم. من هم حالا که دارم جدا می‌شوم می‌دانم پدرم از من حمایت می‌کند. این سومین طلاق من و مرتضی است و حالا که اطمینان دارم درست نمی‌شود، راهی جز کمک گرفتن از پدرم ندارم.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.