یکشنبه, ۱۸ خرداد , ۱۴۰۴ Sunday, 8 June , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 28721 تعداد نوشته های امروز : 18 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×
برای ایجاد اتحادی علیه ایران، اسرائیل نمی تواند فلسطینی ها را نادیده بگیرد
  • 5 اردیبهشت 1403 ساعت: ۸:۰۹
  • شناسه : 1438
    بازدید 12
    1

    آلکس لِدرمن در  آوریل 2024 در مجله تایم مقاله ای نوشت که ترجمه بخش هایی از آنرا می خوانید:  با فرونشستن غبار حمله روز جمعه اسراییل به ایران، به نظر می رسد که دو کشور از آستانه یک جنگ تمام عیار عقب کشیده اند. گستره محدود تلافی اسراییل، نشانگر چند ملاحظه است، از جمله تمایل واقعی […]

    پ
    پ

    آلکس لِدرمن در  آوریل 2024 در مجله تایم مقاله ای نوشت که ترجمه بخش هایی از آنرا می خوانید:

     با فرونشستن غبار حمله روز جمعه اسراییل به ایران، به نظر می رسد که دو کشور از آستانه یک جنگ تمام عیار عقب کشیده اند. گستره محدود تلافی اسراییل، نشانگر چند ملاحظه است، از جمله تمایل واقعی به جلوگیری از یک جنگ منطقه ای، فشار آمریکا برای جلوگیری از تشدید و آسیب اندکی که حمله موشکی و پهپادی ایران برای اسراییل داشت.

     اما چشمگیرترین عوامل به خود منطقه باز می گردد، همانطور که بنی گانتز، وزیر کابینه جنگی اسراییل چند روز قبل تایید کرد: اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی همگی نقشی در همکاری با اسراییل، آمریکا و شرکای اروپایی برای خنثی کردن حمله ایران داشته اند.

     با اینحال، آمریکا و اسراییل نمی توانند این همکاری دفاعی منطقه ای را تضمین شده بگیرند. اسراییل نیازمند پذیرش یک رویکرد تازه در غزه – و بطور کلی تر در مسئله فلسطین- است، اگر امیدی به سرمایه گذاری بر روی منافع راهبردی مشترک با همسایگانش و بازداری ایران از ادامه تاخت و تاز ایدئولوژیک و نظامی در سراسر منطقه دارد.

     این همکاری پنهان در رویارویی با حمله 13 آوریل ایران، تکان دهنده بود. پس از ماهها که اسراییل با جنگ ویرانگرش در غزه دچار انزوای دیپلماتیک شده بود، اکنون به نظر می رسد که همه منطقه در کنارش ایستاده اند. با اینحال، این همگرایی، چنانچه فعالانه به پیش برده نشود، توهمی بیش نخواهد بود. شاید مصر، عربستان، اردن، امارات و بحرین در مخالفت با رفتار مخرب ایران با اسراییل همنوا باشند اما این نافی ناخرسندی شان از این نیست که بعنوان شرکای اسراییل دیده شوند یا ماهها محکومیت جنگ غزه را نادیده بگیرند. کشورهای عربی، نقش خود در مقابله با حمله ایران به اسراییل را کمرنگ جلوه دادند و دلیلش هم وجهه عمیقا منفی اسراییل و واکنش داخلی علیه چنین اقدامی است.

     تغییر رویه در قبال فلسطینی ها، تنها راهی است که اسراییل می تواند این پارادایم را دگرش دهد. گفتمان مسلط و فراگیر در جهان عرب این است که اسراییل سرگرم یک نسل کشی علیه فلسطینی هاست. جنگ غزه و مسئله فلسطین در یک گسترده بزرگتر، جدی ترین مانع بر سر راه گسترش پیوندهای منطقه ای اسراییل و ایجاد یک اتحاد ضدایران و طرفدار آمریکا در خاورمیانه است. 

     وجهه ضعیف اسراییل- به دلایلی مشروع و نامشروع- همچون یک سقف شیشه ای برای تعمیق همکاری با رژیم های عربی به شمار می رود، که – به رغم خودکامه بودن- بسیار نسبت به افکار عمومی خود حساس هستند. در محیط ژئوپولیتیک کنونی، یک اتحاد دفاع هوایی رسمی خاورمیانه ای، همچنان یک رویای دور به شمار می آید، با اینحال یک دارایی بسیار ارزشمند امنیتی برای اسراییل و آمریکاست و منطقه را علیه تجاوز ایران یکپارچه می کند.

     اردن، بویژه، نسبت به این پویش حساس است. پیوندهایش با اسراییل عمیقا میان اردنی ها (که بیش از 50% شان اصالتا فلسطینی هستند) موجب ناخرسندی است. تلاش های دولت راست افراطی اسراییل برای پیشبرد برنامه ضمیمه کردن کرانه باختری و خنثی کردن احتمال شکل گیری یک کشور فلسطینی، می تواند یک تهدید وجود برای رژیم هاشمی در اردن باشد، آنهم در شرایطی که حسب گزارش ها، ایران در صدد گسترش شبکه نیابتی هایش به اردن و سرمایه گذاری بر روی احساسات فزاینده ضداسراییلی است. چنین پیامدی برای اسراییل فاجعه بار خواهد بود.

     احساسات عربی، نمی بایست سیاست اسراییل را دیکته کند. وجهه منفی اسراییل، تاحدودی بازتاب گرایش دیرپای ضدسامی و رد حقوق ملی یهود است تا واکنشی به رفتار اسراییل. با اینحال، حساسیت بیشتر به نگرش جهان عرب، می تواند جایگاه منطقه ای اسراییل را به شکل معناداری دگرش دهد و همچنین به دیگر اولویت های راهبردی آن هم یاری رساند.

     این چالش، از غزه آغاز می شود. برای اسراییل، امر ناگزیری نبود که این جنگ به چنین انزوای دیپلماتیکی بیانجامد؛ شرکای سُنی اسراییل، هیچ عشق و علاقه ای به حماس ندارند و خیلی هم خشنود می شوند که ببینند رژیم حماس در غزه، ریشه کن شده است. ضرورت دارد که اسراییل، بلافاصله گام های ملموسی برای گشایش در بحران انسانی غزه بردارد و اولویت بیشتری به جلوگیری از کشتار غیرنظامیان بدهد.

     تا زمانی که جوامع عربی، شاهد تصاویر و ویدئوهایی از کشتار و ویرانی روزانه در غزه هستند، عادی سازی با اسراییل همچون یک خیانت به مردم فلسطین دیده خواهد شد. چاره کردن نگرانی های بشری در غزه، همچنین زمینه لازم برای پایان دادن به جنگ علیه حماس و جلوگیری از سربرآوردن دوباره آن را فراهم می کند.

     در میان مدت، اگر اسراییل امیدوار است که برای تامین امنیت، هماهنگی و بودجه بازسازی غزه بر روی شرکای عربش تکیه کند و نسل تازه ای از رهبران فلسطینی را با مهارت های مورد نیاز برای حکومت مجهز کند، باید بطور ملموسی بر خود-حاکمیتی فلسطینیان و سرانجام شکل گیری کشورشان متعهد بشود. به موازات آن، به حاشیه راندن گروههای ترور فلسطینی و جلوگیری از یک خیزش گسترده تر در کرانه باختری، نیازمند تقویت حکومت خودگران فلسطینی، توقف فعالیت های غیرقانونی شهرک نشینان یهودی و مبارزه یکسان با خشونت یهودیان افراطی و تروریسم فلسطینی است. وارونه کردن آن سیاست های اسراییلی که پیشران خشونت و تنش در مناطق فلسطینی است، تلاش های ایران و نیابتی هایش را برای سرمایه گذاری بر روی انزجار منطقه ای از اسراییل کمرنگ می کند.

     اسراییل باید با استفاده از فرصت کنونی، به دنبال تنش زدایی منطقه ای، کاهش و خنثی کردن پیامدهای انسانی جنگ غزه و ایجاد شرایطی برای کشورهای عربی باشد تا بتوانند به شکل معتبری ادعا کنند که همکاری با اسراییل، رفاه فلسطینی ها  و منافع ملی را تضعیف نمی کند.

     هیچ سیاستی در اسراییل نمی تواند یک علاج فوری برای رفتار ایران یا احساسات عمیق ضداسراییلی و ضدیهودی در خاورمیانه باشد که سوخت رفتارهای مخرب تهران را فراهم می کند. اسراییل نمی تواند از بکارگیری نیروی نظامی در هنگام ضرورت هراس داشته باشد و باید در حفاظت از شهروندانش، قبراق عمل کند- بویژه پس از ناکامی برای انجام این کار در حمله هفتم اکتبر حماس. 

     روزی خواهد رسید که اسراییل، هیچ راهی جز جنگ با ایران نخواهد داشت، همانطور که هیچ چاره ای جز جنگ علیه حماس نداشت. اما "سخن گفتن به زبان خاورمیانه"، چیزی بیش از توان افکنی نظامی است. اسراییل به خوبی این توان را دارد که بر روی ترمیم وجهه خود سرمایه گذاری کند تا از تکاپوی ایران برای نابودی اش، در امان بماند. برای انجام این کار، راههایی هست که به روشنی به سود منافع ملی اسراییل است. 

    درباره نویسنده: آلکس لِدرمن ALEX LEDERMAN عضو ارشد سیاست و ارتباطات در انجمن سیاست اسراییل است که خود را وقف یک برونداد دو کشوری برای تامین آینده اسراییل بعنوان یک کشور امن، یهودی و مردمسالار کرده است. 

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.