پنجشنبه, ۱۶ مرداد , ۱۴۰۴ Thursday, 7 August , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 45590 تعداد نوشته های امروز : 221 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 1×

اخبار روز:

اطلاعیه فرودگاه مهرآباد به مسافران روز جمعه؛ ۲ ساعت زودتر حرکت کنید قیمت گوشی سامسونگ، شیائومی و آیفون امروز پنجشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۴/ آیفون ۱۶ پرومکس چند؟ زمان قرعه‌کشی خودروهای وارداتی مشخص شد آغاز فروش سایپا از شنبه ۱۸ مرداد نحوه دریافت فیش حقوقی بازنشستگان مشخص شد دولت به وعده‌اش عمل کرد | مطالبات پرداخت شد بیمه شدگان تأمین اجتماعی حتماً بخوانند | مستمری فوت شدگان را دریافت کنید دانشگاه تهران از سال آینده پذیریش دانشجوی نوبت دوم را متوقف می‌کند پایان حواشی انتخابات نظام مهندسی با نامه صادق به پزشکیان؛ مقومی معرفی شد مدیرعامل ایران خودرو دیزل تغییر کرد فراز و فرود قیمت انواع خودرو پس از خبر توقف واردات در بازار | مونتاژی ها گران شدند صنعت سیمان در تقاطع فرصت‌ها و تهدیدها؛ از جهش تقاضا تا چالش انرژی تمام آزمون‌های دانشگاه‌های علوم پزشکی باید حضوری برگزار شود آئین‌نامه ارزشیابی و اعتباربخشی دوره‌های تخصصی به تصویب رسید خرید بزرگ سپاهان از تراکتور آمد؛ ریکاردو آلوز زردپوش شد فرودگاه اراک کلید طلایی توسعه گردشگری در قلب ایران

سعید راد در خانه سالمندان ؛ روایت تلخ هوشنگ گلمکانی
  • 1 مرداد 1403 ساعت: ۹:۲۱
  • شناسه : 10077
    بازدید 16
    1

    هوشنگ گلمکانی در صفحه شخصی خود نوشت:  روز پنجم فروردین که با جواد طوسی به عیادتش رفتیم، بیش از شش ماه از آغاز وضعیت وخیمش می‌گذشت و تازه رضایت داده بود که دخترش به ما خبر بدهد. بس که مغرور است و دلش نمی‌خواست کسی او را در آن حال ببیند. تا پیش از آن، […]

    پ
    پ

    هوشنگ گلمکانی در صفحه شخصی خود نوشت:  روز پنجم فروردین که با جواد طوسی به عیادتش رفتیم، بیش از شش ماه از آغاز وضعیت وخیمش می‌گذشت و تازه رضایت داده بود که دخترش به ما خبر بدهد. بس که مغرور است و دلش نمی‌خواست کسی او را در آن حال ببیند. تا پیش از آن، صبح‌ها (سحرخیز بود) روزی یک ساعت می‌دوید، اهل سیگار و مشروب نیست و می‌کوشید سلامت و تناسب اندامش را حفظ کند. به‌سختی می‌پذیرفت نقش یک پدر را بازی کند و همیشه به کارگردان‌ها اصرار می‌کرد یک سکانس اکشن برایش در نظر بگیرند.

    آن روز در یک خانه سالمندان به عیادتش رفتیم و اکنون هم در همان جا بستری است. بعید می‌دانم این را خودش بداند، وگرنه حاضر نیست ساکن یک «خانه سالمندان» باشد. سعید رادی که آن روز روی تخت دیدم، شباهتی با آن‌چه که حتی از سال‌های اخیرش به یاد داریم نبود. دلم نمی‌خواهد وضعیت او را در آن روز توصیف کنم، حتی اگر نتوانم فراموش کنم.

    پس از آن، چند بار در تماس با آن آسایشگاه حالش را پرسیدم که شاید به عنوان یک پاسخ کلیشه‌ای گفتند «خوب است، بد نیست.» اما هفته گذشته که مسعود کیمیایی و جواد طوسی به عیادتش رفته بودند، از جواد خبر حال سعید راد را گرفتم. گفت از آن روزی که با هم به دیدارش رفتیم بدتر است! و حالا با توصیفی که دخترش از حال امروز پدر کرده، معنایش این است که: مگر که دست معجزتی… آرزوی آن معجزه را دارم.

     

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

    ده − 4 =