مینو ملکی کارگردان نمایش «آنسوی افسانه» که این شبها در تماشاخانه سنگلج روی صحنه رفته است در گفتگو با خبرنگار مهر درباره موضوع این نمایش توضیح داد: «آنسوی افسانه» بر اساس داستان اسطورهای سیاوش است که در شاهنامه روایت شده است. اسطوره سیاوش پیشینهای بسیار کهنتر از آنچه در شاهنامه آمده دارد، اما داستان ما برگرفته از همان روایت شاهنامه است و برداشتی خاص از آن محسوب میشود. داستان حول محور سه زن میچرخد که همراهان و فرماندهان سیاوش در سرزمین توران بودهاند. پس از به قتل رسیدن سیاوش، این زنان برای خونخواهی وی قیام میکنند. آنها تمام آنچه را که رخ داده، تقصیر سودابه میدانند و به قصد مجازاتش به ایران باز میگردند. این سه زن با سودابه مواجه میشوند و در این میان داستان سیاوش به صورت «بازی در بازی» برای سودابه روایت میشود. در نهایت، سودابه فرصتی مییابد تا از خود دفاع کند و در خلال این ماجراها، انگیزهها و حرفهای ناگفتهاش بیان میشود.
ملکی درباره چرایی پرداختن به شاهنامه و شیوه اقتباسیاش بیان کرد: از نظر من شاهنامه یک سند ملی است که برای همه ما اهمیت دارد. داستانهای آن برگرفته از اسطورههای بسیار قدیمیتر و منابع کهن است و امروز جای پرداختن به شاهنامه بسیار احساس میشود. گرچه بسیاری از آثار از مضامین شاهنامه بهره میگیرند اما آنچه که باید، هنوز محقق نشده است. ما واقعاً دِین بزرگی به شاهنامه داریم و هنوز آن را ادا نکردهایم.
وی ادامه داد: در شاهنامه و آثار پهلوانی، معمولاً زنان در حاشیه حضور دارند و کنشگر اصلی نیستند. اما ما میخواستیم تا نگاهی زنانهتر نسبت به یکی از دراماتیکترین قصههای شاهنامه یعنی داستان سودابه و سیاوش داشته باشیم. این قصه مضامین انسانی بسیار ارزشمندی دارد. چهره تاریخی سودابه معمولاً به عنوان زنی اغواگر و خودمحور معرفی شده که بیشتر به دنبال منافع شخصی بوده است لذا در نمایش، فرصتی به او داده شده تا بتواند در محفل زنان خود را بازتعریف کند و قصه را از دیدگاه خودش روایت کند. شاید او نیز حرفهایی برای گفتن داشته باشد که در تاریخ نیامده است.
کارگردان نمایش «آنسوی افسانه» درباره ویژگیهای اجرایی این نمایش بیان کرد: نخستین نکته برای من حفظ وجه حماسی و افتخارآمیز متن بود تا در شأن شاهنامه اجرا شود. تمام تلاش ما بر این بود که اجرای نمایش به گونهای باشد که حداقل در سطحی بالاتر از اجراهای معمول قرار گیرد. دومین نکته این بود که چون نمایش مبتنی بر «بازی در بازی» است، ترجیح دادم از شیوههای نمایش ایرانی بهره ببرم بنا بر این در بخشهایی از نمایش از نقالی، تعزیه و سایر شیوههای قصهگویی ایرانی استفاده شده است. این تنوع سبک، حال و هوای ویژهای به اثر داده که با متن هماهنگ است.
وی در رابطه با فرایند تولید این اثر بیان کرد: نخستین بار در دوران دانشجویی با این متن مواجه شدم که یکی از دوستان و همکلاسیهایم آن را نوشته بود. این کار در جشنوارههای دانشگاهی اجرا شد اما به علت مشغلههای دانشگاهی موقتاً کنار گذاشته شد. با این حال همچنان به عنوان یک دغدغه ذهنی برایم باقی ماند تا اینکه یک سال پیش مجدداً کار روی آن را آغاز کردم. مطالعات و پژوهشهای لازم تقریباً سه تا چهار ماه زمان برد تا جهتگیریهای دقیق اجرا مشخص شود. مرحله سخت بعدی انتخاب بازیگر بود، چرا که نقشها دشوار بودند و بازیگران باید توانایی اجرای همزمان چند نقش را در کنار انتقال حس و حال حماسی میداشتند. متأسفانه به دلیل مسائل اجتماعی و سیاسی و در نهایت جنگ، پروژه به تعویق افتاد و بازبینی اثر هم با ۲۰ روز تأخیر آغاز شد. همچنین تعدادی از بازیگران به علت آسیبدیدگی ناشی از جنگ نتوانستند حضور داشته باشند و مجبور به تعویض ۲ بازیگر اصلی شدیم. این مسائل چالشهای بسیار جدیای برای ما ایجاد کرد اما با وجود تمام این مشکلات، تیم با پشتکار به پیش رفت و امروز موفق به ارائه اثر شدهایم.
ملکی در پایان با اشاره به چالشهای اقتصادی اجرای این نمایش بیان کرد: هزینهها بسیار افزایش یافته است. قیمت اجاره پلاتو و سایر امکانات نسبت به چند سال قبل به شدت گرانتر شده و هزینههای پذیرایی، رفت و آمد و سایر موارد چند برابر گشتهاند. عملاً بدون تهیهکننده و سرمایهگذار، اجرای کار مستقل بسیار دشوار و پرریسک است. این گرانیها هم روی اهالی تئاتر و هم روی مخاطبان تأثیر منفی داشته است و شرایط سخت شده است. با این حال، امیدمان به خداست و کار را پیش میبریم.
نمایش «آنسوی افسانه» از ۱۶ مرداد تا ۷ شهریور هر شب ساعت ۲۰:۱۵ در تماشاخانه سنگلج به صحنه میرود.
عوامل اصلی این نمایش عبارتند از نویسنده: مهرنوش بلمه، کارگردان: مینو ملکی، تهیهکننده: مینو ملکی، بازیگران: بهاره خالقی، ندا گلرنگی، گلاره مقدم، مهیاس محرز، مینو ملکی، بهناز خانی، شقایق شاهسون و فائزه طاهری.
در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «آنسوی افسانه» بازخوانی ناب از قصهای است که همیشه پلیدی و پاکی در ۲ سوی آن ایستادهاند. اما این بار قضاوتها کنار میرود و صدای زنانهایی به گوش میرسد که حق دارد، شنیده شود. در سرزمینی که خاک آن هنوز از خون سیاووش گرم است سه زن از سرداران سپاه سیاووش به خونخواهی، پای در سرای سودابه نهادهاند، جایی که مرز میان گناه و قربانی، پاکی و پلیدی گم میشود.
ثبت دیدگاه