شنبه, ۱۷ خرداد , ۱۴۰۴ Saturday, 7 June , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 28619 تعداد نوشته های امروز : 154 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

معاون وزیر ارتباطات : با وجود رفع فیلتر واتساپ 80درصد کاربران از فیلترشکن استفاده می کنند استقبال پلیس از معترضان به قانون مهاجرت با بمب صوتی و گاز فلفل/ کارگران مهاجر اخراج می‌شوند سیاست خارجی واقع‌گرایانه ازبکستان/ تعامل اقتصادی با کابل زیر سایه ناامنی بی‌رحم‌ترین و تحت تعقیب‌ترین زن جهان را بشناسید در ادامه جنجال با ایلان ماسک؛ ترامپ دیگر تسلای قرمزش را نمی‌خواهد ضربه بزرگ اطلاعاتی ایران به اسرائیل/ اسناد محرمانه تاسیسات اتمی به دست ایران افتاد رئیس جمهور: هرگز به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم فوری/ عامل ترور قاضی احسان باقری دستگیر شد جزئیات بازداشت عاملان شهادت قاضی باقری راز لبخند واقعی؛ دانشمندان چگونه لبخندهای واقعی و ساختگی را از هم تشخیص می‌دهند؟ قاتل الهه حسین‌نژاد سابقه تجاوز داشته است؟ نگرانی‌ها از فساد ترامپ در صنعت ارز دیجیتال / ممنوعیت خدمات دیجیتال خارجی در سنگاپور طوفان در بازار ارزهای دیجیتال؛ نوسانات بی سابقه و تسویه حساب های سنگین جنگ ترامپ و ماسک؛ بازار میم‌کوین‌ها نیز با ۳۵۵ میلیون دلار حجم معاملات منفجر شد! توصیه جامعه بیت کوین به ماسک / پشتیبانی ایلان ماسک از بیت کوین، پاسخی به ترامپ؟ کاهش عجیب سولانا تنها در ۸ روز؛ این ریزش قیمت تا کجا ادامه خواهد داشت؟

تبدیل خاطره‌ای کوتاه به یک فیلم؛ «فرزند حبیب» برای پدر و مادرهاست
  • 9 خرداد 1404 ساعت: ۱۳:۱۳
  • شناسه : 75568
    بازدید 9
    1

    کریم مهرآبادی کارگردان فیلم کوتاه «فرزند حبیب» با اشاره به داستان فیلم گفت که والدین شهدا نیز مانند پدر و مادرهای معمولی دغدغه‌ فرزندانشان را داشتند اما از آنها گذشتند تا به جبهه بروند.

    ارسال توسط :
    پ
    پ

    کریم مهرآبادی کارگردان فیلم کوتاه «فرزند حبیب» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره ایده ساخت این اثر عنوان کرد: مهدی قزلی کتابی دارد با عنوان «روزی روزگاری جنگی»؛ کتابی کوچک شامل خاطرات پراکنده و کوتاه از دفاع مقدس. من یکی از خاطرات این کتاب را به صورت یک فیلمنامه سه‌چهار صفحه‌ای بازنویسی کردم و در ابتدای آن ذکر کردم که این اثر بر اساس ماجرایی واقعی و با اقتباس از کتاب «روزی روزگاری جنگی» نوشته شده است. پس از بازنویسی‌های مکرر، داستان به‌حدی از روایت اصلی فاصله گرفت که دیگر نمی‌شد آن را اقتباس مستقیم دانست. با این حال، نقطه آغاز این ایده، همان خاطره و حسِ برآمده از آن بود.

    وی درباره حضور حسین دارابی در این پروژه گفت: از همان ابتدای تصمیم‌گیری برای تولید این اثر، حسین دارابی با وجود مشغله فراوان به عنوان مشاور فیلمنامه لطف کرد و من را در این مسیر راهنمایی کرد.

    عشق و گذشتن از فرزند

    این فیلمساز درباره نوع پرداختن به یک قصه دفاع مقدسی در این فیلم توضیح داد: من با قصه‌های دفاع مقدس زندگی می‌کنم. کتاب‌ها آنقدر فضای خانه‌ام را پر کرده‌اند که دیگر جایی باقی نمانده است. گاهی ایده‌ها و طرح‌های دیگری به ذهنم خطور می‌کند و حتی متن اولیه‌شان را هم می‌نویسم، اما همیشه با اولین قصه دفاع مقدسی که می‌خوانم، دوباره مجذوب می‌شوم و دیگر پروژه‌ها را رها می‌کنم. در «فرزند حبیب» می‌خواستم عشق والدین به فرزند را در کنار گذشتن از او به تصویر بکشم و اینکه می‌خواستم بگویم همه والدین شهدا مانند مادر وهب نبودند که سر پسرش را به سمت جبهه دشمن پرتاب کنند بلکه بیشترشان آدم‌هایی معمولی بودند با تمام دلبستگی‌های طبیعی یک پدر و مادر. به طور مثال در این فیلم حاج حبیب نگران قطع شدن دست و پای میثم، پسر کوچکش است و برایش روغن می‌فرستد؛ دلشوره سرماخوردن رضا در زمستان را دارد و شال گردنی که جا گذاشته است، فکر خورد و خوراکشان خواب از چشمش می‌گیرد. با این همه، آنها را از رفتن به جبهه منع نمی‌کند. این پارادوکس عجیب است؛ چطور ممکن است پدر یا مادری تا این حد فرزندش را دوست داشته باشد، تا حدی که ذره‌ذره نیازهایش را زیر نظر دارد، اما باز هم او را راهی جبهه جنگ کند؟

    مخاطب «فرزند حبیب» چه کسانی هستند؟

    این فیلمساز در پاسخ به اینکه مخاطبان «فرزند حبیب» چه کسانی هستند، بیان کرد: مخاطبان این فیلم پدران و مادرانی هستند که جانشان به فرزندانشان گره خورده است، همان‌ها که وقتی صبح زمستانی، صدای گرفته فرزندشان را می‌شنوند، لقمه صبحانه در گلویشان می‌ماند. همان‌ها که با شکستن یک لیوان شیشه‌ای روی سرامیک آشپزخانه، چنان هشدار می‌دهند «جلو نیا!» که گویی بر هر تکه شیشه، خاری از نگرانی روییده است. پدران و مادرانی که شب‌ها، در سکوت، بر بالین فرزند خفته‌شان می‌نشینند، به بالا و پایین رفتن سینه‌اش چشم می‌دوزند، به خطوط چهره‌اش خیره می‌شوند و بی‌اختیار قربان صدقه‌اش می‌روند و اگر کسی نباشد، اشک‌های بی‌صدا را پنهان می‌کنند. این تصویر، تصویرِ همه پدران و مادران است. هر که فرزندش را دوست دارد، یعنی هر که پدر یا مادر است.

    وی درباره روند ساخت فیلم کوتاه تصریح کرد: مسیر ساخت فیلم کوتاه قاعده ثابتی ندارد و کاملاً به سبک و انتخاب فیلمساز بستگی دارد. می‌شود با یک گوشی همراه، یک ایده ساده و چند دوستِ همراه، فیلم کوتاه ساخت و بدون معطلی کار را جلو برد. می‌شود طرح و فیلمنامه را برای مراکزی فرستاد که از ایده‌های نو استقبال و از فیلمسازان جوان حمایت مالی می‌کنند. می‌شود به عنوان کارآموز به گروه‌های تولیدی پیوست و از نزدیک فرآیند فیلمسازی را یاد گرفت. یا حتی همه این راه‌ها را همزمان امتحان کرد. بعد از هرکدام از این مراحل، بقیه مسیر کمکم خودش را نشان می‌دهد.

    تبدیل خاطره‌ای کوتاه به یک فیلم؛ «فرزند حبیب» برای پدر و مادرهاست

    مهرآبادی گفت که قسمت کوهستان این فیلم در تهران و قسمت روستا در شهرستان ملارد فیلمبرداری شده است.

    در آستانه توقف پروژه بودیم

    وی افزود: این پروژه در پنج روز ضبط اصلی به پایان رسید، در حالی که پیش‌بینی اولیه شش روز بود. در واقع، هفت روز در لوکیشن حضور داشتیم که ۲ روز آن به دلیل شرایط جوی غیرمنتظره (سرما و بارش شدید) کاملاً تعطیل شد. سرمای بی‌سابقه کار را تا آستانه توقف کامل پیش برد، اما با همدلی و صبر بی‌نظیر گروه، بالاخره توانستیم فیلم را با موفقیت به پایان برسانیم.

    مهرآبادی درباره بازخورد مخاطبان پس از تماشای «فرزند حبیب» گفت: تشویق و تحسین دوستان و همکاران، هرچند لطفی ارزشمند است اما می‌تواند آفتِ خلاقیت باشد. این تعریف‌ها گاه استقلال فکری فیلمساز را تهدید می‌کنند. بدترین اتفاق برای یک هنرمند این است که اسیر تاثیر تشویق یا تمسخر دیگران شود، وضعیتی که به راستی «خُسرَانِ الدُّنیا وَالْآخِرَه» است یعنی فیلمساز دنیایش را از دست می‌دهد، چون دیگر خودش نیست و صرفاً بر اساس سلیقه مخاطب یا جشنواره‌ها فیلم می‌سازد؛ تبدیل به تکرارِ خود یا دیگران می‌شود بی‌آنکه به جایی برسد. آخرتش را هم از دست می‌دهد، چون هر کاری که برای خدا و رضای او نباشد، باطل است.

    وی ادامه داد: با این حال، دریافت بازخورد برای من بسیار مهم است. «فرزند حبیب» را برای افراد مختلف نمایش داده‌ام از حرفه‌ای‌ها (نویسندگان و کارگردانان) تا مخاطبان عام که صرفاً مصرف‌کننده نهایی هستند و از همه خواسته‌ام صریحاً نقاط ضعف را بگویند. خودم نیز مدام فیلم را می‌بینم. تک‌صحنه‌ها را بررسی می‌کنم، نقاط قوت و ضعف را یادداشت می‌کنم، اشتباهات و دلایلشان را موشکافی می‌کنم، راه‌های بهبودِ صحنه‌ها را جستجو و عملکرد هر دیالوگ و سکانس را ارزیابی می‌کنم.

    این فیلسماز که جایزه بهترین فیلم کوتاه دفاع مقدس را از جشنواره فیلم مقاومت دریافت کرده است، درباره دریافت این جایزه عنوان کرد: حقیقتا من نمی‌دانم ملاک هیئت داوران برای انتخاب فیلم ما چه بود فقط هنگام دریافت تندیس، یکی از داوران با لبخند به من گفت: «دَمَت گرم … اشکمان را درآوردی!»

    مهرآبادی در پایان تصریح کرد: این روزها مشغول نگارش یک فیلمنامه کوتاه هستم، اما بیش از نوشتن در حال مطالعه و تأمل هستم. پس از ساخت «فرزند حبیب»، حساسیتم به همه جزییات زندگی و سینما چندبرابر شده است؛ آنقدر که اگر بگویم این تجربه به اندازه چند ترم تحصیلی به من آموخته است، اغراق نکرده‌ام. این تجربه گران‌قدر را اول، آخر و همیشه مدیون خداوندی هستم که چنین فرصتی را در مسیرم قرار داد.

    «فرزند حبیب» اولین فیلم کوتاه کریم مهرآبادی در ۱۶ دقیقه به روایت داستان پسری به نام سعید می پردازد که شناسنامه‌اش را دستکاری کرده تا پسرعمویش میثم بتواند با آن به جبهه برود، حالا پشیمان شده و می‌خواهد او را به خانه برگرداند اما میثم قبول نمی‌کند.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.