چهارشنبه, ۲۹ مرداد , ۱۴۰۴ Wednesday, 20 August , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 50252 تعداد نوشته های امروز : 172 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 19×

اخبار روز:

ترافیک سنگین در جاده چالوس و آزاد راه تهران-شمال لیست دو خرید لحظه آخری پرسپولیس لو رفت ۶۳۲ هزار و ۶۵۵ تن کالا از گیلان ترانزیت شد تکلیف بیفوما و پرسپولیس مشخص شد طلاق صوری برای سوءاستفاده از مزایای تامین اجتماعی؛ کشف 1300 پرونده تقلب در قانون آینده ترسناک دریای خزر؛ کاهش محسوس مساحت دریا همه میادین و بازارهای میوه و تره‌بار در روز شنبه فعال است واگذاری زمین قانون جوانی جمعیت در تهران؛ فقط ۱۲۰۰ قرارداد برای ۳۵ هزار ثبت‌نام‌کننده کاهش تعداد معاملات مسکن شهر تهران به کمتر از 1000 فقره ارائه تسهیلات اشتغال زایی به ایده‌های نوآورانه جوانان قیمت سیمان عمده امروز چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴ / بازار سیمان در انجماد نقش صندوق ضمانت صادرات در رونق اقتصاد معدنی ایران این کالا هم به لیست قاچاق کالا اضافه شد! قیمت گوشی سامسونگ، شیائومی و آیفون امروز چهارشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۴/ ارزان‌ترین گوشی چند؟ کدام آزمایش‌ها برای خانم‌ها ضروری هستند؟ (بر اساس سن) قاچاق تراکتور به خارج کشور صدای تراکتورساز را درآورد

قابل فهم نبودن متون علوم انسانی اسلامی در جهان؛ در حلقه بسته مانده‌ایم
  • 29 مرداد 1404 ساعت: ۱۲:۳۰
  • شناسه : 122642
    بازدید 2
    0

    بسیاری از متون علوم انسانی اسلامی که در فضای حوزوی یا دانشگاهی داخل ایران تولید می‌شوند، گرچه در بافت محلی طبیعی است، اما در سطح جهانی اصلاً مورد قبول و قابل فهم نیست.

    ارسال توسط :
    پ
    پ

    به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام محمد حائری شیرازی پژوهشگر حوزه علوم انسانی اسلامی در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داد نوشت: در دیپلماسی فرهنگی، کتاب می‌تواند با روایت درست و قابل فهم نقش‌آفرینی کند. برای جهان اسلام، به‌ویژه در حوزه علوم انسانی اسلامی، کتاب یکی از مهم‌ترین دروازه‌های ورود به گفت‌وگوی جهانی درباره اخلاق، عدالت، معنویت و هویت انسانی است. قدرت کتاب در آن است که بدون هیاهو، با زبان اندیشه وارد گفت‌وگو می‌شود. گاه یک کتاب خوب، با نگاهی روشن به مفاهیم اسلامی، بیش از هر سخنرانی یا کمپین رسانه‌ای می‌تواند پل ارتباطی میان فرهنگ‌ها بسازد، به‌ویژه وقتی که با زبانی فراملی، مخاطب را به تأمل و گفت‌وگو دعوت کند. کتاب مستقیماً با جوامع علمی، استادان، دانشجویان و روشنفکران وارد تعامل می‌شود.

    از سوی دیگر، تصویر اسلام در ذهن بسیاری از مخاطبان غربی، سال‌هاست که تحت‌تأثیر رسانه‌ها، خشونت‌ها و پیش‌فرض‌های آکادمیک شکل گرفته است. انتشار دقیق، سنجیده و هدفمند علوم انسانی اسلامی می‌تواند این تصویر را بازسازی کند و چهره‌ای منطقی از اسلام به نمایش بگذارد.

    این یادداشت تلاش می‌کند تا برخی از مهم‌ترین چالش‌ها و راه‌های پیش روی نشر بین‌المللی علوم انسانی اسلامی را مرور کند. سؤالاتی مثل: چرا این آثار کمتر دیده می‌شوند؟ چه موانعی سر راه‌اند؟ و چگونه می‌توان مفاهیم اسلامی را به زبانی بیان کرد که برای مخاطب جهانی قابل فهم باشد؟

    چالش‌ها و موانع اصلی در نشر بین‌المللی علوم انسانی اسلامی

    چالش اول: زبان و ترجمه

    در مسیر جهانی‌سازی علوم انسانی اسلامی، نخستین مانع جدی مساله زبان و ترجمه است. ترجمه در این عرصه، صرفاً انتقال لفظ نیست؛ نوعی آفرینش مجدد است، جایی که مفاهیم باید از بستری فرهنگی به بستری دیگر کوچ داده شوند، بی‌آنکه جوهره‌شان تحریف شود. بسیاری از ترجمه‌های فعلی یا بیش‌ازحد تحت‌اللفظی‌اند یا از محتوای متن غفلت کرده‌اند. واژه‌هایی چون «عدل»، «نفس» یا «عقل» وقتی صرفاً با معادل‌های رایج غربی جایگزین می‌شوند، دیگر حامل بار معنایی تمدن اسلامی نیستند. حاصل چنین ترجمه‌هایی، اغلب یا بدفهمی است یا بی‌تفاوتی مخاطب. ریشه اصلی مشکل، کمبود مترجمانی است که نه‌فقط «دوزبانه»، بلکه «دو فرهنگی» و «دو مفهومی» باشند؛ کسانی که بتوانند میان دو منظومه فکری پل بزنند و مفاهیم اسلامی را با زبانی زنده و فهم‌پذیر در جهان امروز بازگو کنند. در کنار این، تمرکز مطلق بر زبان انگلیسی نیز نگاهی محدودکننده است. زبان‌هایی چون عربی، اردو، ترکی، مالایی و اسپانیایی، به‌ویژه در مناطق جنوب جهانی، ظرفیت بالایی برای گفت‌وگو با اندیشه اسلامی دارند. در این مناطق، نیاز به روایت‌های تازه از انسان، معنا و جامعه روزبه‌روز پررنگ‌تر می‌شود. تا زمانی که این سطح از ترجمه و بازآفرینی محقق نشود، علوم انسانی اسلامی یا به گوش جهانیان نخواهد رسید، یا اگر برسد، صدایش گنگ و نامفهوم خواهد بود.

    چالش دوم: داخلی بودن

    یکی از موانع اصلی اما کمتر دیده‌شده در مسیر جهانی‌سازی علوم انسانی اسلامی، در خود محتوای آثار نهفته است. بسیاری از متونی که در فضای حوزوی یا دانشگاهی داخل ایران تولید می‌شوند، با فرض مخاطبی آشنا به پیش‌زمینه‌های فکری بومی نوشته شده‌اند. این داخلی بودن متن، گرچه در بافت محلی طبیعی است، اما در سطح جهانی اصلاً مورد قبول و قابل فهم نیست.

    برای خواننده‌ای در بیرون از این فضا، متن‌ها بیشتر شبیه گفت‌وگوهایی پشت درهای بسته‌اند: پر از اصطلاحات خاص، ارجاعات داخلی و دغدغه‌هایی که برای او ناملموس‌اند. اگر قرار است علوم انسانی اسلامی در سطح بین‌المللی شنیده شود، محتوا باید بتواند با مسائل مشترک انسانی ارتباط برقرار کند: عدالت، اخلاق، معنویت، آزادی، هویت و کرامت. این یعنی صورت‌بندی مفاهیم بومی در زبانی که جهانی باشد.

    چالش سوم: عرضه نادرست کتاب

    چالش نشر بین‌المللی علوم انسانی اسلامی فقط به محتوا یا ترجمه محدود نیست؛ بلکه به موانع نهادی و ساختاری گره خورده است. حتی بهترین متن، اگر راهی به بازار جهانی نداشته باشد، در همان قدم‌های اول متوقف می‌شود.

    بسیاری از مؤسسات ایرانی، هنوز به زیرساخت‌های کلیدی نشر بین‌المللی دسترسی ندارند. از نبود همکاری با ناشران معتبر گرفته تا تحریم‌ها، یا ناآشنایی با پلتفرم‌هایی مثل Amazon، JSTOR، Google Books و پایگاه‌های علمی؛ همین کاستی‌ها باعث می‌شود آثار در یک حلقه بسته باقی بمانند و صدایشان به بیرون نرسد.

    در مواردی هم که ترجمه صورت گرفته، اغلب با ضعف‌هایی در ارائه مواجه‌ایم: طراحی جلد ابتدایی، متادیتای ناقص، نداشتن شناسنامه‌های جهانی (مثل DOI یا ISBN بین‌المللی) و نبود حضور در نمایشگاه‌های فروش یا تبادل رایت کتاب. همین نقاط ضعف است که باعث می‌شود مخاطب خارجی، حتی اگر علاقه‌مند باشد، اثری را نیابد یا جدی نگیرد.

    راهکارها و اقتضائات برای جهانی‌سازی علوم انسانی اسلامی

    ۱. تولید محتوای بومی با زبان جهانی

    اولین گام برای جهانی‌شدن علوم انسانی اسلامی، بازاندیشی در شیوه‌ی تولید محتواست. جهانی‌سازی، یعنی «جهانی فهمیده شدن» نه «جهانی نوشتن». اندیشه اسلامی نیازی رقیق‌سازی ندارد؛ آن‌چه لازم است، صورت‌بندی مجدد مفاهیم در چارچوب مسائلی است که انسان امروز، صرف‌نظر از جغرافیا و فرهنگ، با آن‌ها درگیر است؛ مسائلی مانند: عدالت، آزادی، هویت، اخلاق، معنویت، معنا. نویسنده در این مسیر باید هم به هویت فکری خود وفادار باشد، هم ذهنیت مخاطب جهانی را بشناسد. تنها در این صورت است که متن، از حالت انتزاعی یا تبلیغی بیرون می‌آید و وارد گفت‌وگویی واقعی می‌شود. رویکرد تطبیقی، بیان روشن و درک دغدغه‌های مخاطب، محتوا را قابل لمس و قابل تأمل می‌سازد. به‌جای صرفاً نقد مدرنیته یا تقابل با غرب، این نوع نوشتن می‌تواند پیشنهادهایی تازه و راه‌گشا عرضه کند.

    ۲. راهبردهای فعال و تخصصی در ترجمه

    ترجمه، اگر فقط انتقال واژه‌ها باشد، نقشش در جهانی‌سازی اندیشه اسلامی نادیده گرفته شده است. این یعنی عبور از ترجمه‌های مقطعی و پراکنده، و حرکت به‌سوی یک راهبرد منسجم و هدفمند.

    گام اول، شکل‌گیری هسته‌های دائمی ترجمه در مراکز علمی و دانشگاهی است؛ نهادهایی که نه‌فقط ترجمه کنند، بلکه «مترجم مفهومی» تربیت کنند؛ کسانی که با هر دو نظام فکری (اسلامی و مدرن) آشنا هستند و می‌توانند فراتر از متن، محتوا را متناسب با نیاز مخاطب ترجمه کنند.

    ترجمه هم نباید محدود به کتاب بماند. چکیده‌های کاربردی، نسخه‌های کوتاه‌شده برای مخاطب عمومی، و تولیدات چندرسانه‌ای (از ویدئو گرفته تا پادکست و اینفوگرافی) همگی می‌توانند معنای علوم انسانی اسلامی را در فرمی قابل‌فهم و قابل‌دسترس ارائه دهند. بنابراین آن‌چه نیاز داریم، نه فقط مترجم، بلکه سیاست ترجمه است؛ برنامه‌ای دقیق، با پشتیبانی نهادی، بودجه مشخص، اولویت‌بندی محتوایی و ارزیابی منظم. در این چارچوب، ترجمه یک کنش تمدنی است برای حضور مؤثر در گفت‌وگوی جهانی.

    ۳. شبکه‌سازی و همکاری‌های بین‌المللی

    هیچ کتابی در خلأ دیده نمی‌شود. حتی عمیق‌ترین اندیشه‌ها هم برای اثرگذاری، نیاز به فضا، تعامل و بازخورد دارند. اگر علوم انسانی اسلامی می‌خواهد جهانی شود، باید از مسیر شبکه‌سازی واقعی و همکاری‌های پایدار عبور کند. این یعنی ساختن پیوندهایی زنده و فعال با ناشران، پژوهشگران و مراکز علمی بین‌المللی.

    برخی راه‌های عملی برای این مسیر روشن‌اند که عبارتند از: الف) برگزاری نشست‌ها و کنفرانس‌های مشترک با حضور اندیشمندان جهانی؛ ب) فعال‌کردن ظرفیت نخبگان ایرانی در خارج از کشور؛ کسانی که با هر دو فرهنگ خو گرفته‌اند و می‌توانند پلی برای انتقال مفاهیم باشند؛ ج) امضای تفاهم‌نامه‌های علمی و پژوهشی با مؤسسات معتبر و اجرای آن‌ها؛ د) حضور هدفمند در مراکز علاقه‌مند به اندیشه اسلامی؛ دانشگاه‌ها، انجمن‌های فکری و مؤسسات فرهنگی، بسترهای مهمی برای دیده‌شدن‌اند.

    ۴. بسته‌بندی حرفه‌ای

    در فضای نشر بین‌المللی، علاوه بر محتوای اثر، نحوه‌ی ارائه، شکل و ظاهر و حتی جایگاهی که برای اثر در زیست‌بوم نشر جهانی تعریف می‌شود، نقش مهمی در میزان دیده شدن و تأثیرگذاری آن دارد. مخاطب جهانی، چه آکادمیک باشد و چه عمومی، پیش از ورود به محتوای کتاب، با نشانه‌هایی روبه‌رو می‌شود که کیفیت، جدیت و قابلیت استناد آن را ارزیابی می‌کند. طراحی جلد، صفحه‌آرایی، ساختار علمی دقیق، وضوح زبان و شفافیت در معرفی موضوع، همگی عواملی هستند که ذهن خواننده را برای ورود به متن آماده می‌کنند یا برعکس، او را از همان ابتدا از اثر دور می‌سازند. در کنار این ظاهر حرفه‌ای، اعتباربخشی فکری نیز اهمیت زیادی دارد. اگر کتابی که از دل سنت اسلامی برآمده است، بتواند همراهی و مقدمه‌ای از یک اندیشمند شناخته‌شده از فضای جهانی داشته باشد، حتی اگر آن اندیشمند از سنتی فکری متفاوت بیاید، این همراهی می‌تواند نقش کلیدی در زدودن نگاه‌های مشکوک و ایدئولوژیک داشته باشد.

    اما انتشار کتاب پایان کار نیست. معرفی و رسانه‌سازی، بخشی جدایی‌ناپذیر از فرایند نشر است. اگر یک کتاب به‌درستی معرفی نشود، حتی باکیفیت‌ترین آثار هم ممکن است در سکوت گم شوند. تولید محتوای چندرسانه‌ای مانند تیزرهای کوتاه، گفت‌وگو با نویسنده، معرفی بصری کتاب، خلاصه‌سازی چندزبانه و گزارش‌های تحلیلی برای مجلات علمی یا نهادهای تصمیم‌ساز، از جمله ابزارهایی است که به دیده شدن و گسترش اثر کمک می‌کند. همچنین یکی از ضروری‌ترین گام‌ها برای حضور جهانی، جا گرفتن در پلتفرم‌های اصلی نشر و توزیع است. پلتفرم‌هایی مانند Amazon، Google Books، JSTOR، Academia.edu و حتی Goodreads، تنها محل فروش یا نمایش نیستند، بلکه میدان‌هایی برای سنجش، ارزیابی و مشارکت فکری‌اند. کتابی که در این فضاها غایب است، عملاً در گفتمان جهانی هم حضوری ندارد. این حضور، نشان می‌دهد که یک اثر فقط برای یک حلقه خاص تولید نشده، بلکه خواهان مشارکت در گفت‌وگویی وسیع‌تر درباره انسان و جهان است.

    تجربه‌های موفق و ناموفق

    با وجود همه‌ی دشواری‌ها و کاستی‌های زیرساختی، تجربه‌هایی در نشر بین‌المللی علوم انسانی اسلامی در ایران شکل گرفته که نشان می‌دهد راه هنوز باز است. ترجمه‌ی برخی آثار از چهره‌هایی چون دکتر علی شریعتی، سید مجتبی موسوی لاری و حتی گزیده‌هایی از نوشته‌های علامه طباطبایی، توانسته‌اند خود را به کتابخانه‌های دانشگاهی غرب برسانند. نهادهایی مانند مجمع جهانی اهل بیت و جامعه المصطفی العالمیه نیز گام‌هایی در این مسیر برداشته‌اند؛ تلاش‌هایی که هرچند گاه ناپیوسته و بدون راهبرد روشن بوده، اما همچنان واجد اهمیت‌اند. این نمونه‌ها ثابت می‌کنند که اگر محتوا با ترجمه‌ای دقیق، بسته‌بندی فکری سنجیده و پشتیبانی نهادی همراه شود، اندیشه اسلامی می‌تواند در گفت‌وگوی فکری جهان جایگاهی بیابد. با این حال، بسیاری از این تلاش‌ها در مرحله‌ی توزیع متوقف مانده‌اند؛ چراکه به شبکه‌های معتبر نشر علمی جهانی متصل نشده‌اند و از حضور مؤثر در فضای نشر بین‌الملل باز مانده‌اند. این ناکامی‌ها، بیش از هر چیز بر نیاز به تحولی ساختاری در سیاست نشر تاکید می‌کنند؛ تحولی که بتواند تجربه‌ها را از حالت پروژه‌ای و مقطعی خارج کرده و به‌صورت مستمر و نظام‌مند دنبال کند. در این میان، نگاهی به برخی تجربه‌های بین‌المللی، افق‌هایی نو را نشان می‌دهد. کشورهایی چون ترکیه، مالزی و قطر با درک اهمیت «دیپلماسی کتاب»، مسیرهایی کارآمدتر را در پیش گرفته‌اند. ترکیه با تکیه بر موسساتی مانند یونس امره [۱]، توانسته نسخه‌ای امروزی و قابل‌فهم از اندیشه‌ی اسلامی-عثمانی ارائه دهد؛ نسخه‌ای که از حمایت دولتی، استانداردهای حرفه‌ای نشر و درک صحیحی از ذائقه جهانی برخوردار است .[۲] مالزی نیز با بهره‌گیری از ظرفیت‌هایی چون IIUM Press، توانسته آموزه‌های اسلامی را در سیاست‌گذاری عمومی و آموزش عالی با زبانی قابل‌فهم برای مخاطبان مسلمان و غیرمسلمان درهم آمیزد و آثاری دوزبانه و مؤثر عرضه کند .[۳]

    این نمونه‌ها به ما یادآوری می‌کنند که جهانی‌سازی علوم انسانی اسلامی نه با اتکا به حرکت‌های فردی و موردی، بلکه با پیوندی از حرفه‌ای‌گری نشر، ترجمه‌ی هدفمند، اعتمادسازی نهادی و تداوم راهبردی محقق می‌شود. راهی که نیازمند سرمایه، صبر و سیاست‌گذاری دقیق است.

    [1]. Yunus Emre Institute.

    [2]. برای اطلاع بیشتر:

    peace-ipsc.org/fa/موسسه-یونس-امره-ترکیه-و-نقش-آن-در-سیاست

    [3]. برای اطلاع بیشتر:

    office.iium.edu.my/iiumpress

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

    5 × 3 =