یکشنبه, ۱۸ خرداد , ۱۴۰۴ Sunday, 8 June , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 28807 تعداد نوشته های امروز : 104 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

سرمایه‌گذاری همراه اول در دیجی‌کالا؛ در انتظار یک سینرژی خوب گزارش بورس امروز یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴/ ریزش بازار سهام ادامه دارد رشد ۳ میلیارد دلاری ارزش بورس در اردیبهشت/ ارزش دلاری بورس به ۱۴۳ میلیارد دلار رسید 2 نیمه متفاوت دلار و بورس؛ بازار ارز در کمین اخبار سرنوشت‌ساز دبیر ستاد مردمی غدیر: این راهپیمایی نیست، یک مهمانی بزرگ مردمی است داوطلبان چگونه در مهمانی کیلومتری عید غدیر مشارکت کنند؟ فعالیت ۱۰۰ هزار خادم مواکب جشن غدیر در تهران امسال در بیش از ۵۰۰ شهر کشور مهمونی کیلومتری داریم ۱۹ کیلومتر از پروژه ساری – تاکام چهاربانده شده است شایعه جنجالی درباره قلعه‌نویی سر زبان‌ها افتاد حل مسائل زنان اولویت سیاست‌گذاران باشد نخبه‌پروری در محلات کم‌برخوردار تهران پرواز تهران – کرمان در بندرعباس نشست لغو پرواز بجنورد – تهران به دلیل شرایط نامساعد جوی رایزنی با فرودگاه نجف برای کاهش هزینه پروازهای اربعین معضل اصلی اقتصاد کشور، مدیریت است/ نیازمند تغییر نسل مدیریتی هستیم

دل ما بی‌دلان بردند و رفتند
  • 3 اردیبهشت 1403 ساعت: ۱۰:۲۱
  • شناسه : 1246
    بازدید 16
    1

    اقبال با خانواده‌اش در شهر سیالکوت زندگی و تحصیل کرد. ۲۰۰ سال قبل از تولدش، اجداد برهمن او مسلمان شده بودند و حتی رد پای گرایش‌های صوفیه در این خاندان دیده می‌شود. شاید علاقه زیاد اقبال به مولانا هم از همین‌جا رنگ گرفته باشد. فلسفه را در دانشگاه لاهور، کمبریج لندن و مونیخ آلمان تا […]

    پ
    پ

    اقبال با خانواده‌اش در شهر سیالکوت زندگی و تحصیل کرد. ۲۰۰ سال قبل از تولدش، اجداد برهمن او مسلمان شده بودند و حتی رد پای گرایش‌های صوفیه در این خاندان دیده می‌شود. شاید علاقه زیاد اقبال به مولانا هم از همین‌جا رنگ گرفته باشد.

    فلسفه را در دانشگاه لاهور، کمبریج لندن و مونیخ آلمان تا دکتری ادامه داد. بعد از مدتی به پاکستان برگشت و به تدریس و شاعری و وکالت پرداخت. دوره رشد او با تاریک‌ترین اتفاقات در کشورهای اسلامی همراه بود.

    انگلیس در افغانستان و اندونزی، فرانسه در الجزایر و سوریه و تونس، روس و انگلیس در شمال و جنوب ایران و سرانجام از هم پاشیدن حکومت عثمانی. مسلمانان چشم و دهان بسته بودند؛ اقبال نمی‌توانست ساکت بماند، قسم خورده بود که آنها را از خواب گران بیدار کند. این شد که شروع کرد به نوشتن مقالات روشنفکرانه و سخنرانی و سرودن شعرهایی که هم لطافت داشتند و هم تند و تیز بودند.

    کم‌کم پایش به سیاست باز شد و به عضویت در مجلس قانونگذاری پنجاب درآمد. در سال ۱۹۳۰ در کنفرانس سالانه مسلم‌لیگ در ‌الله‌آباد، فکر تشکیل کشور مستقل پاکستان را مطرح کرد تا درگیری بین هندوها و مسلمانان تمام شود؛ هر چند این اتفاق ۱۷ سال طول کشید و او آن روز را ندید.

    اقبال در سفری که به اروپا دعوت شده بود، برای نخستین‌بار بعد از بیرون رانده شدن مسلمانان از اسپانیا، در مسجد قرطبه نماز خواند. قصیده «جاوید نامه» را هم تحت‌تأثیر این مسجد نوشت که با پیشگفتاری کوتاه و جذاب از هرمان هسه به آلمانی ترجمه شد.

    اقبال لاهوری را مطهری و شریعتی به ایرانیان شناساندند. وی در اواخر عمرش زمینگیر شده بود؛ ولی هنوز حرف‌ها داشت؛ کتاب‌ها و مقالات را املا می‌کرد و با دوستان و عیادت‌کنندگان در مورد مسائل روز به بحث می‌نشست.

    ۱۰ دقیقه قبل از مرگش، نزدیک طلوع آفتاب ۲۱ آوریل ۱۹۳۸ این اشعار را زمزمه می‌کرد: «نشان مرد مومن با تو گویم/ چو مرگ ‌آید تبسم بر لب اوست».

    * نام یکی از اشعار اقبال در مجموعه «پس چه باید کرد؟»

    دل ما بی‌دلان بردند و رفتند* 

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.