دوشنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۴ Monday, 28 July , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 41911 تعداد نوشته های امروز : 168 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

هشدار طوفان گرد و خاک در شرق کشور؛ گرمای بی‌سابقه ادامه دارد افزایش ۲۰ درصدی پروازهای خوزستان برای خدمت رسانی به زائران اربعین قیمت سیمان امروز دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴/ ادامه رکود در بازار سیمان واکاوی گرانی برنج/ فشار برخی نمایندگان برای توقف واردات لزوم برنامه‌ریزی برای تأمین امنیت غذایی کشور اعتبار کالابرگ دهک‌‌های ۶ و ۷ واریز شد فروش ایران‌خودرو با 11 محصول آغاز شد «نجات آب» _ ۲ | ضرورت اجرای مالیات بر «مصرف مازاد» آب نسبت به الگو خبر خوش وزیر صمت درباره خودروهای آسیب‌دیده در جنگ خریداران طلا بخوانند | پیش‌بینی قیمت طلا با چند سیگنال مهم خانم سخنگو برای ادامه طرح کالابرگ تنها یک شرط گذاشت وام فرزندان بازنشستگان ۲ برابر شد | جزئیات پرداخت ۶۰ میلیونی از مرداد قیمت طلا ۱۸ عیار و سکه امروز ۶ مرداد اعلام شد + جدول ضرب‌الاجل یک‌ماهه برای استفاده از کالابرگ دهک‌های ۱ تا ۷ تایید شد بازار بورس سهامداران را ناامید کرد زنگ خطر بیکاری کارگران به صدا درآمد

درخواست طلاق به خاطر شیوه‌های متفاوت تربیت فرزندان
  • 31 مرداد 1403 ساعت: ۲۳:۵۶
  • شناسه : 13255
    بازدید 20
    1

    مهناز و محسن تصمیم گرفته‌اند از هم جدا شوند. به گفته زن جوان آنها به خاطر فرزندان‌شان به چنین نتیجه‌ای رسیدند. مهناز درباره زندگی‌اش توضیح می‌دهد. *چند سال است با شوهرت زندگی می‌کنی؟ شش سال با هم زندگی کردیم ولی همیشه اختلاف داشتیم. *بچه هم دارید؟ بله، دو فرزند داریم. *چرا همیشه با هم اختلاف […]

    پ
    پ

    مهناز و محسن تصمیم گرفته‌اند از هم جدا شوند. به گفته زن جوان آنها به خاطر فرزندان‌شان به چنین نتیجه‌ای رسیدند. مهناز درباره زندگی‌اش توضیح می‌دهد.

    *چند سال است با شوهرت زندگی می‌کنی؟

    شش سال با هم زندگی کردیم ولی همیشه اختلاف داشتیم.

    *بچه هم دارید؟

    بله، دو فرزند داریم.

    *چرا همیشه با هم اختلاف دارید؟

    به خاطر بچه‌هایمان درگیری داریم.

    *چرا؟

    شیوه‌ای که من برای ترتبیت بچه‌ها در نظر دارم با چیزی که شوهرم محسن می‌گوید فرق دارد. به همین خاطر هم تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم.

    *اما طلاق به بچه‌ها آسیب شدیدتری می‌زند!

    به هر حال فعلاً چاره‌ای نیست. این‌طوری بچه‌ها خیلی اذیت می‌شوند.

    *مگر شوهرت چه می‌گوید که تو نمی‌توانی قبول کنی؟

    شوهرم اصلاً به بچه‌ها سخت نمی‌گیرد. او می‌خواهد همه چیز راحت باشد. می‌گوید بچه‌ها باید راحت زندگی کنند. وقتی من در خانه نباشم آنها هر کاری دوست داشته باشند می‌کنند. من واقعاً این شیوه را دوست ندارم.

    *حالا قرار است بچه‌ها با چه کسی زندگی کنند؟

    من درخواست حضانت دادم. تا زمانی که بچه‌ها به بلوغ برسند با من خواهند بود، البته امیدوارم دادگاه رأی به نفع من بدهد.

    *پدرشان چه می‌گوید؟

    او از همین حالا همه چیز را در اختیار بچه‌ها گذاشته و می‌گوید اگر دوست دارند با تو باشند حرفی ندارم اما اگر بخواهند با من باشند، اجازه نمی‌دهم به زور بچه‌ها را بگیری.

    *انتخاب بچه‌ها چیست؟

    مسلماً پدرشان. چون او اصلاً سخت نمی‌گیرد و بچه‌ها هر کاری می‌خواهند می‌کنند. اما من برای بچه‌هایم می‌جنگم.

     

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.