به گزارش اقتصاد آنلاین،کیهان نوشت: در حالی که رئیسجمهور آمریکا با وقاحت تمام اعلام میکند ما مراکز هستهای ایران را نابود کردیم و مجلس شورای اسلامی در یک اقدام منطقی و متناسب با خواست ملت، قانون تعلیق همکاری با سازمان بینالمللی انرژی اتمی را تصویب میکند و رئیسجمهور کشورمان این قانون را برای اجراء، ابلاغ میکند، در همین شرایط، برخی در داخل بر طبل مذاکره با آمریکا میکوبند و برای پیشبرد این برنامه ذلیلانه خود به سراغ همان کسانی میروند که وضعیت امروز کشور و رفتار ترامپ در برنامه هستهای ایران محصول اقدامات ۸ساله این افراد بوده است.
در همین رابطه روزنامه اصلاحطلب «آرمانملی» در مطلبی، پیشنهاد داده که حسن روحانی و محمدجواد ظریف بهعنوان نمایندگان ویژه برای دیدار با ترامپ یا مقامات غربی به کاخسفید بروند.
نویسنده این یادداشت، در شرایطی چنین نسخهای برای سیاست خارجی ایران میپیچد که حمله رژیم صهیونیستی به تهران، نطنز و اصفهان دقیقاً در آستانه دور جدید گفتوگوها رخ داده و عملاً فرآیند مذاکرات را به جنگی ۱۲روزه تبدیل
کرد.
در بخشی از یادداشت آرمانملی آمده است: «اکنون که خطر ادامه جنگ تقویت شده است، دولتمردان باید هشیاری لازم را داشته باشند. هیئتی باید به مذاکره برود که زبان دیپلماسی را داشته باشد… حتی شده با حکم حکومتی باید این چهرهها (روحانی و ظریف) به تیم مذاکرهکننده اضافه شوند.»
این درخواست، در حالی مطرح میشود که عملکرد این دو چهره در توافق برجام، هنوز یکی از سؤالبرانگیزترین و پرچالشترین تجربههای دیپلماتیک جمهوری اسلامی محسوب میشود؛ توافقی که نهتنها منافع اقتصادی وعدهدادهشده را محقق نکرد، بلکه با خروج ناگهانی ترامپ از آن، عملاً به عاملی برای افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی بر ایران تبدیل شد و حمله به سه مرکز هستهای ایران توسط آمریکا محصول عملکرد همین آقایان بوده است.
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است:
«ما در حالی حرف از مذاکره میزنیم که تنها راه موجود است، زیرا اگر به این مسیر ورود نکنیم همواره مورد حمله غربیها خواهیم بود هرچند همواره جواب دندانشکن به آنها دادهایم. در کنار این مورد باید دستور دهند تا طرفداران واقعی انقلاب برای بهبود شرایط از تندروی دور شوند، هرچند آنها هم برای ایران دغدغه دارند ولی در این شرایط به مدیریتی یکدست نیاز داریم تا به انسجام ادامه دهیم. مدیریت کشور باید به سمت صلح برود ولی در مقابل برخی با ادبیات جنگی و تند فضا را برای جنگ آماده میکنند که این خواسته ملت و دولت نخواهد بود.»
این روزنامه اصلاحطلب مینویسد:در حالی نام روحانی و اعضای دولت او این روزها به عنوان یک ناجی مطرح میشود که نام برخی از آنها، چون ظریف در تاریخ به عنوان نمونه قابلتأملی از شکست دیدگاههای مماشاتجویانه و عدم توجه به اقتضائات جدید مناسبات بینالملل در زمانه خود خواهد ماند؛ بنابراین، از این جهت میتوان گفت ظریف شبیهترین شخصیت به «نویل چمبرلین» نخستوزیر انگلیس در سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۰ بود. فردی که با خوشبینی و عقبنشینی در قبال خواستههای آدولف هیتلر، با آلمان نازی توافقی امضا کرد و آن را در میان مردم سر دست گرفت و به آن افتخار کرد؛ در نهایت همان توافق برای مردم انگلیس دقیقاً نتیجه عکس داد و با زیادهخواهیهای هیتلر از بین رفت. محمدجواد ظریف نیز با همه تفاوتهای تاریخی و فرهنگی امروز میتواند نسخه ایرانی همان چهره باشد که توافقنامهای را با اعتماد امضا کرد و در نهایت نتیجهای جز شکست و فشار به ملت خود ندید.
رهبر معظم انقلاب در سال ۱۴۰۰، صراحتاً تأکید کرده بودند: «در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمیدهد… هرجا که کارها را منوط به غرب کردید، ناموفق بودید.»
اکنون با همه این تجاربی که به دست آوردهایم، آیا باید با چشمبستن بر عهدشکنیهای مکرر آمریکا، باز همان چهرههایی را که سیاست خارجی ایران را معطل وعدههای پوچ خود کردند، بهعنوان رابین هود و ناجی ملت ایران معرفی کنیم؟
ثبت دیدگاه