چهارشنبه, ۸ مرداد , ۱۴۰۴ Wednesday, 30 July , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 43018 تعداد نوشته های امروز : 458 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×
در جستجوی استقامت ملی؛ تکبر از انسان‌های عزت‌طلب، دور است
  • 8 مرداد 1404 ساعت: ۹:۳۰
  • شناسه : 107608
    بازدید 9
    1

    حجت الاسلام و المسلمین عابدی گفت: گر کسی یا جریانی بدون پشتوانه الهی و منطق، خود را شکست ناپذیر بداند دچار کبر و خودبزرگ بینی شده است و سرانجام سقوط خواهد کرد.

    ارسال توسط :
    پ
    پ

    خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-عصمت علی آبادی: عزت و عزت‌جویی توسط امام حسین علیه‌السلام خبر از وجود یک عنصر قوی برای پایداری و استقامت می‌دهد. ما دنبال استقامت ملی هستیم؛ استقامت ملی یعنی پایداری در برابر موانع پیشرفت و این‌که بتوانیم جامعه توحیدی خودمان را در مسیری که خداوند می‌خواهد پیش ببریم و به مشکلات مسیر غلبه کنیم. این نیازمند آن است که ما عزیز وشکست ناپذیر باشیم و عزت خودمان را حفظ کنیم. روایتی از امام حسین علیه‌السلام نقل شده که طبق آن به برادرش محمد حنفیه می‌فرمایند: «یا اخی و اللهِ لولم یکن فی الدنیا ملجأ ولامأوی لما بایعتُ یزیدَ بن معاویة»؛ «برادرم، به خدا قسم اگر در دنیا هیچ پناه و محلی نداشته باشم، هرگز با یزید پسر معاویه بیعت نخواهم کرد».

    یعنی حتی اگرتک و تنها باشم و یاوری نداشته باشم، باز حاضر نیستم با یزید پسر معاویه بیعت کنم. یزید که حاکمیت و امکانات حکومت دستش هست، اگر بخواهم با او بجنگم، باید حتماً یک امکاناتی داشته باشم، یک پناهی، یک قبیله‌ای! ولی حتی اگر این‌ها هم نباشد باز بیعت نمی‌کنم. این تصریح امام نشان‌دهنده التزام عملی به تکلیف‌محوری است، حتی اگر در مسیر اجرا هیچ پناهگاهی نداشته باشند، اگر قرار است بین شهادت و تقویت حکومت موروثی ناشایستگان یکی انتخاب شود، تکلیف قبول جهاد حتی به قیمت شهادت است، پس او عملی (بیعت و سکوت …) را که موجب شکست و ذلت اوست نمی‌پذیرد، ذلت و شکست این است که امام بیعت و سکوت را بپذیرد.

    بر همین اساس در بخش سوم برای بررسی ظرفیت محرم و صفر در سامان دهی انقلاب علیه طاغوت‌ها به حجت‌الاسلام والمسلمین عابدی عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتگو پرداختیم که حاصل آن در ادامه تقدیم مخاطبان می‌شود.

    *چرا امام حسین (ع) حتی در شرایط نبود پناه و یاوری، حاضر به بیعت با یزید نشد؟ پیام این تصمیم برای شیعیان در عصر ما چیست؟

    این طور می‌توان برای پاسخ سوال مقدمه چید که امام خمینی انقلابی را که سامان داد، در واقع برخاسته از محرم و کربلاست. لذا این جمله امام خمینی بسیار معروف بود که “ما هرچه داریم از محرم و صفر است.” این جمله امام واکاوی نشده و به صورت دقیق و آکادمیک و در قالب پایان‌نامه‌ها و رسائل علمی تبیین دقیق نشده است که چگونه محرم و صفر می‌توانند انقلاب ایجاد کنند، چگونه می‌توانند یک حکومت طاغوتی را ساقط کنند، چگونه می‌توانند عزت را حفظ کنند. این نکته‌ای است که باید بدانیم اگر دنبال عزت و عزیز بودن باشیم، این عزت برای ما بسیار کلیدی خواهد بود و می‌تواند استقامت ملی ایجاد کند؛ یک ملت را به قیام وادارد و بعد از مقاومت در برابر طاغوت و قیام، آن‌ها را به مرحله استقامت برساند تا در این مسیرشان به پیروزی برسند.

    اینجاست که اهمیت قضیه روشن می‌شود، آنجا که امام علیه‌السلام می‌فرماید: مَا أَهْوَنَ الْمَوْتَ عَلَی سَبِیلِ نَیْلِ الْعِزِّ وَ إِحْیَاءِ الْحَقِّ؛ چقدر آسان است مرگ در راه رسیدن به عزت و احیای حق. این جمله را اگر بخواهیم تبیین دقیق داشته باشیم، باید به سه نکته توجه کنیم:

    نکته اول این است که در ارزش عزت و احیای حق همین بس که امام حسین بن علی علیه‌السلام برای رسیدن به عزت و برای احیای حق، با آغوش باز، از مرگ استقبال می‌کند و پذیرش آن را برای رسیدن به عزت، آسان می‌داند. امام دیدگاهش این است که وقتی می‌خواهیم به عزت و شکست‌ناپذیری برسیم، و انسان و انسانیت عزت داشته باشد و انسانیت و کرامت انسانی رعایت می‌شود، باید آماده باشیم تا هزینه‌اش را بپردازیم، حتی اگر مرگ باشد.

    *بر اساس فرهنگ حسینی چرا مرگ در مسیر حفظ عزت، آسان‌تر از زندگی با ذلت و پذیرش باطل است؟

    یک جامعه، اگر جوانان و نخبگانش همین را قبول داشته باشند که برای رسیدن به عزت و احیای حق در سطح کشور و جهان، حتی مرگ را بپذیرند، در این راه به پیروزی خواهند رسید. نکته دوم این است که این فرمایش امام علیه‌السلام ارتباط عزت و احیای حق را به روشنی نشان می‌دهد. باید توجه داشت که حق‌مداری و احیای حق از عوامل مهم رسیدن به عزت و ترک آن موجب ذلت است. امام حسن عسکری علیه‌السلام جمله‌ای دارند: «فرد عزیز حق را ترک نکرد، مگر آنکه ذلیل شد و ذلیل حق را نگرفت، مگر آنکه عزیز شد». (میزان‌الحکمه، ج ۶، ص ۲۹۳)

    امام در جمله‌ای می‌فرماید: «در موردی که حق تو را ملزم می‌سازد، بر آن‌چه نمی‌پسندی شکیبا باش و در مواردی که هوای نفس تو را فرامی‌خواند، از آن‌چه دوست داری، یعنی ناحق، خودت را نگه دار».

    امام خود را انسانی حق‌محور و عزیز می‌داند. اگر بخواهیم عزت ملی داشته باشیم، اگر بخواهیم در دنیا شکست‌ناپذیر باشیم، راهش این است که حق را احیا کنیم. نکته سوم این است که درباره چگونگی عزت‌آفرینی توسط حق و احیای حق هم باید سخن گفت. اگر ما حق را احیا کنیم، چطور عزیز می‌شویم؟ بعضاً دنبال احیای حق نمی‌رویم یا برایمان از اولویت می‌افتد و خیلی وقت‌ها نیز به دنبال منافع فردی، شخصی و گروهی می‌رویم. این آفت بزرگی است که یکی از دلایل مهم شکست جامعه‌ها، احزاب و کشورها همین است که حق را نادیده می‌گیرند.قرآن می‌فرماید: «جاء الحق و زهق الباطل، إن الباطل کان زهوقا» باطل ذاتاً رفتنی است و حق باقی است.

    *طبق آموزه‌های امام حسین (ع) و آیات قرآن، چه فایده‌ای برای یک جامعه و یا حزب دارد که محور فعالیت خود را بر حق و عدالت قرار دهد؛ نه بر منافع شخصی و حزبی؟

    پاسخ این است که هر حزبی و هر گروهی اگر دنبال حق باشد، نه دنبال منافع حزبی و جناحی، آن فرد و حزب پایدار می‌ماند؛ چون حق پایدار است. البته اگر پایداری را در فرهنگ قرائن معنا کنیم و به معنی صرفاً مادی و زندگی چند روزه معنا نکنیم. باید توجه داشت که جوهره اصلی عزت یعنی «شکست‌ناپذیری و غلبه»، در حق وجود دارد، چون حق ثابت است و شکست‌ناپذیر. خداوند باطل را محو می‌کند و حق را به دست خود احقاق می‌نماید. بنابراین، باید یک درس بزرگ از عزت حسین بن علی علیه‌السلام در کربلا برای احزاب، گروه‌های سیاسی، رسانه‌ها و قدرت‌های نرم جامعه‌مان بگیریم، که اگر بخواهیم شکست‌ناپذیر باشیم و بر باطل غلبه کنیم باید حق‌محور باشیم و بر مدار احیای حق؛ چرا که احیای حق است که به انسان عزت و شکست‌ناپذیری می‌دهد، چون حق پایدار است.

    علامه محمدتقی جعفری (حق و باطل، ص ۴۳) معتقد بود: «اگر طرفدار حق پیروز شود، خود حق نیست که غلبه کرده، بلکه انسان است که با طرفداری از حق و بهره‌برداری منطقی از قدرتی که به او داده شده پیروز شده است. اگر طرفدار حق شکست بخورد، نه تنها شکست نخورده است، بلکه شخصیت کمال‌جو و ابدیت‌گرای او نیز مغلوب نشده، زیرا از دست دادن مقاومت جسمانی با طرفداری از حق در حیات معقول انسان‌های رشد یافته، آن مثبت، مثبت منفی نماست که تنها ساده‌لوحان آن را نابودی و منفی تلقی می‌کنند».

    پس باید توجه داشت که یکسری مثبت‌های منفی‌نما هست که فریبنده‌اند. احزاب سیاسی معمولاً گرفتار مثبت‌های منفی‌نما می‌شوند و همین سبب نابودی یا شکست کشور می‌شود، اگر احزابی با این ویژگی به حاکمیت برسند. پس این هم یک درس بسیار با اهمیت است که باید از مکتب امام حسین علیه‌السلام یاد بگیریم و در زندگی سیاسی خود لحاظ کنیم. امام حسین علیه‌السلام عبارت معروفی دارند: «الموت أولی من رکوب العار و العار أولی من دخول النار» «مرگ از ننگ، بهتر است و ننگ از ورود در آتش سوزان دوزخ اولی‌تر است».

    شهید مطهری درباره این شعر امام حسین علیه‌السلام چنین می‌نویسند: باید دید شعارهای حسین بن علی در روز عاشورا چیست؟ همین شعارها بود که اسلام را زنده کرد، تشیع را زنده کرد و پایه دستگاه خلافت اموی را متزلزل ساخت. در عاشورا دو نوع شعار داریم: بعضی شعارها صرفاً معرف شخص است، اما برخی معرف فکر نیز هست. نزد من مرگ از ننگ و ذلت و پستی بهتر و عزیزتر است. اسم این شعار را می‌توان «شعار آزادی، عزت، شرافت» گذاشت. برای یک مسلمان واقعی، مرگ همیشه سزاوارتر است از زیر بار ننگ ذلت رفتن. مردم دنیا بدانند حسین حاضر است تا آخرین قطره خون خود و جوانانش ریخته شود برای چیست؟ جمله‌هایی که بیان شد از حماسه حسینی (جلد ۲، صفحه ۲۱۶) است و طبق آن مهم است که آزادی، عزت، شرافت را در جامعه مورد توجه قرار دهیم و این‌ها را به عنوان شعارهای اساسی کربلا به‌کار ببریم.

    *مرز عزت و تکبر چیست؟ آیا ممکن است به نام عزت فرد و جامعه‌ای دچار تکبر شود؟

    برای پاسخ لازم است بپرسیم این عزت و شکست‌ناپذیری که از آن سخن گفتیم اصولاً چیست؟ پاسخ را هم از خود امام استفاده می‌کنیم.

    شخصی خدمت امام حسین علیه‌السلام رسید و گفت: تو متکبر هستی. امام پاسخ داد: کل الکبر لله وحده ولا یکون فی غیره، قال الله تعالی: «فلله العزه ولرسوله وللمومنین».(منافقون: ۸)؛ یعنی: همه کبریا و عظمت مخصوص خدای یگانه است و در غیر خدا نیست. خدا فرموده عزت مخصوص خدا، رسول او و اهل ایمان است.

    در واقع تکبر سه نوع است سه هر سه نوعش هم نادرست است: اولاً، نسبت به بندگی خدا (غافر :۶۰)؛ ثانیاً، نسبت به انسان‌ها (فاطر :۴۲-۴۳) و ثالثاً، اعجاب به نفس (نساء :۶۰-۶۲) که هر سه ناپسند است. اثر اخروی تکبر نیز ذلت و خواری است. «تکبر از انسان‌های عزت‌طلب، دور است». نباید عزت‌طلبی با تکبر خلط شود. پیام امام حسین (ع) تکبر نیست. تکبر با عزت فرق دارد و سرانجام تکبر، ذلت و خواری است. یعنی کسب عزت و قوت با تکبر، اصولاً نقض غرض است. تکبر فقط یک جا درست است و آن هم در مورد خداست که واقعاً بزرگ است.اوست که می‌توان متکبر باشد یعنی به معنای واقعی تنها کسی که می‌تواند خود را بزرگ نشان بدهد، خداست چون واقعاً بزرگ است و نمایش بزرگی در او به پشتوانه کبریایی و بزرگی واقعی اوست ولی در مورد غیر خداوند فقط» بزرگنمایی» است، در واقعیت از بزرگی و کبرایی خبری نیست. برای این آنچه امام حسین دارد واقعی.

    پس باید توجه داشت اگر کسی یا جریانی بدون پشتوانه الهی و منطق، خود را شکست ناپذیر بداند دچار کبر و خودبزرگ بینی شده است و سرانجام سقوط خواهد کرد. انسان، جریان، حزب و کشوری شکست ناپذیر است که خداوند پشتیبان تصمیم‌ها و قوانین واج را و قضاوت ونظارتش باشد.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.