به گزارش خبرنگار مهر، محسن ردادی استادیار گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی به برگزاری شادپیمایی ها در کشورهای مختلف و لزوم برگزاری آنان در کشور پرداخت و در این باره نوشت:
در روزگاری که زندگی شهری، افزایش فاصلههای اجتماعی، و فشارهای اقتصادی، مردم را از یکدیگر دور کرده و روابط انسانی را به حداقل رسانده، هر فرصتی برای کنار هم بودن، گفتگو کردن، و تجربه شادی جمعی، به نعمتی اجتماعی بدل شده است. عید غدیر بهعنوان یکی از بزرگترین جشنهای شیعی و ایرانی، دقیقاً چنین ظرفیتی دارد؛ مناسبتی که نه فقط یک واقعه تاریخی، بلکه یک امکان برای تقویت انسجام اجتماعی، بازسازی هویت دینی، و تجربهای مشترک از زندگی جمعی است. آنچه در سالهای اخیر با عنوان «شادپیماییهای مردمی» در شهرهای مختلف کشور برگزار میشود، نمونهای زنده از این ظرفیت مغفول است؛ جشنی که اگر به درستی فهم و هدایت شود، میتواند یکی از سرمایههای اجتماعی پایدار جامعه ایرانی در قرن جدید باشد.
یکی از مهمترین جلوههای اجتماعی جشن غدیر در سالهای اخیر، برگزاری شادپیماییهای مردمی در سطح شهر است. صحنههایی که در این روز خلق میشوند—از حضور خانوادهها با کودکان گرفته تا حضور سالمندان، جوانان داوطلب، هیئتهای مذهبی و گروههای فرهنگی محلی—نشانهای از فعال شدن ظرفیت همبستگی اجتماعی جامعه ایرانی است که پیرامون یک نقطه ثقل هویتی مشترک، یعنی «محبت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام»، شکل میگیرد.
تجربه زیسته شادی جمعی
در ادبیات علوم اجتماعی، «شادی جمعی» نه صرفاً بهمعنای خوشی موقتی بلکه بهعنوان یک تجربه عاطفی مشترک شناخته میشود که در خلال آن افراد احساس تعلق به یک کل بزرگتر را تجربه میکنند. شادپیماییها فرصتی فراهم میکنند که افراد با زمینههای فرهنگی و طبقاتی متفاوت، در یک میدان عمومی مشترک قرار بگیرند، بدون اینکه تنشهای سیاسی یا رقابتهای روزمره میان آنان مانع از کنار هم بودن شود. چنین تجربهای احساس یگانگی و همسرنوشتی را تقویت میکند.
در جامعهای که تحت تأثیر فرایندهای فردگرایانه، رقابت اقتصادی، و فاصلههای طبقاتی در معرض شکافهای اجتماعی است، برگزاری جشنهای مردمی مانند شادپیمایی غدیر میتواند بستری برای بازسازی پیوندهای اجتماعی باشد. مردم در کنار یکدیگر نه تنها به جشن و سرور میپردازند، بلکه در خلال آن فرصت گفتگو، تعامل و حتی همکاری پیدا میکنند؛ همکاریهایی که میتواند به ایجاد اعتماد اجتماعی و شکلگیری شبکههای حمایتی مردمی بینجامد.
شکلگیری حافظه جمعی و هویت مشترک
شادپیماییهای غدیر فقط بازنمایی شادی نیستند؛ بلکه ساختارهای نمادینی هستند که از طریق آنها یک روایت جمعی حول ولایت و محبت به امام علی (ع) بازتولید میشود. حضور کودکان در این فضا و مواجهه آنان با نمادها، شعارها، نواهای مذهبی و گفتوگوهای بیننسلی، در واقع به انتقال فرهنگی یک هویت تاریخی و مذهبی کمک میکند. این حافظه جمعی، زمینهساز پایداری هویت دینی در قالبی مردمی و زنده است.
شادپیماییها بستری برای شکوفایی سرمایه اجتماعی افقی هستند؛ یعنی سرمایهای که از ارتباطات همسطح و داوطلبانه میان مردم شکل میگیرد. از تدارک ایستگاههای صلواتی گرفته تا اجرای برنامههای فرهنگی توسط گروههای مردمی، همه نشاندهنده مشارکت داوطلبانه و اعتماد متقابل میان کنشگران اجتماعی است. هرچه این ساختار مردمی غنیتر باشد، توان جامعه برای حل مسائل و مقاومت در برابر بحرانها افزایش مییابد.
در شهرهای بزرگ که زندگی در قالب واحدهای فردی و آپارتمانی سبب انزوای اجتماعی افراد میشود، این شادپیماییها نقش مهمی در ترمیم «احساس تعلق» ایفا میکنند. افرادی که ممکن است در روزمرگی دچار نوعی گسست اجتماعی باشند، در فضای این جشنها خود را بخشی از یک جامعه زنده و پرتحرک احساس میکنند. این احساس تعلق میتواند به کاهش افسردگی اجتماعی، افزایش امید و حتی بازتعریف رابطه افراد با نهادهای اجتماعی و دینی بینجامد.
الگویی برای همبستگی اجتماعی غیرسیاسی
نکته مهم در مورد شادپیماییهای غدیر آن است که برخلاف برخی تجمعات که ممکن است به دستهبندیهای سیاسی منجر شوند، این جشن بر پایه یک محور مقدس، وحدتبخش و فراتر از گرایشهای سیاسی استوار است. محبت به امیرالمؤمنین (ع) در حافظه ایرانیان، یک اصل مشترک و محترم در میان اغلب گروهها و اقشار مذهبی است. همین ویژگی این جشن را به الگویی مناسب برای تقویت همبستگی اجتماعی بدون کشمکشهای سیاسی تبدیل کرده است.
در کشورهای دیگر نیز جشنهای مذهبیتاریخی برگزار میشود که به همبستگی اجتماعی منجر میشود. در ادامه به چند نمونه اشاره میشود:
هند – جشن هولی (Holi)
در این جشن که ریشه در سنتهای هندو دارد، مردم در خیابانها به یکدیگر رنگ میپاشند، موسیقی زنده اجرا میشود، و همه بدون توجه به طبقه، مذهب یا جنسیت در یک فضای شاد شرکت میکنند.
تحلیلگران علوم اجتماعی هولی را نمادی از رفع فاصلههای اجتماعی و بازسازی پیوندهای اجتماعی میدانند.
دولت هند نیز با تأمین زیرساختهای شهری و امنیت عمومی، به پویایی این جشن کمک میکند، اما اجرای آن کاملاً در دست مردم محلی، معابد و گروههای اجتماعی است.
ژاپن – جشنهای ماتسوری (Matsuri Festivals)
این جشنها از صدها سال پیش در محلهها و روستاهای ژاپن برگزار میشوند، با شرکت داوطلبان محلی، رژههای خیابانی، اجرای موسیقی، و نمایشهای فرهنگی.
مشارکت مردم در برنامهریزی، تزئینات و اجرای این مراسم بسیار بالا است و در ادبیات ژاپنی از آن بهعنوان نهاد تقویتکننده انسجام محلهای (community bonding) یاد میشود.
شهرداریها معمولاً امکانات پشتیبانی مثل نظم شهری، مجوزها، و حمایت مالی محدود را فراهم میکنند، ولی مدیریت آن با انجمنهای محلی است.
چین – جشن قایقهای اژدها (Dragon Boat Festival)
این جشن هر سال در ماه ژوئن برگزار میشود و مردم در مناطق مختلف چین با ساخت قایقهای بلند به شکل اژدها، در مسابقات نمادین قایقسواری شرکت میکنند.
این جشن ترکیبی از اسطوره، ورزش، رقابت محلی و همبستگی اجتماعی است. خانوادهها در این ایام غذاهای سنتی مثل «زُنگزی» (zongzi) تهیه میکنند و در فضاهای عمومی حاضر میشوند.
دولت چین این جشن را به عنوان میراث فرهنگی ناملموس جهانی (UNESCO) ثبت کرده و از آن حمایت میکند، اما مدیریت اصلی آن بر عهده انجمنهای محلی، مدارس و سازمانهای مردمی است.
هدف نهایی این جشن، تقویت روح جمعی، همبستگی منطقهای و هویت تاریخی ملی است، با تأکید بر مشارکت مردم در برابر فراموشی تاریخی و فردگرایی مدرن.
اهمیت نقشآفرینی متعادل دولت
از منظر سیاستگذاری فرهنگی، شادپیماییهای عید غدیر یک پدیده میان رشتهایاند؛ هم جنبه دینی دارند، هم اجتماعی، هم فرهنگی و حتی امنیتی. از یک سو، با برجستهسازی چهره مردمی و غیر جناحی ولایت، به کاهش گسلهای ایدئولوژیک کمک میکنند. از سوی دیگر، بهجای تحمیل رسمی روایت دینی از بالا، تجربهای از پایین و با مشارکت خودجوش مردم ارائه میدهند؛ تجربهای که در ادبیات حکمرانی فرهنگی از آن با عنوان مردمپایه بودن آئینها یاد میشود.
این نوع رویدادها اگر درست هدایت شوند، میتوانند به سرمایهسازی برای نظام اجتماعی منجر شوند؛ یعنی جامعهای که برای حل مسائل خود، بیش از هر چیز بر پیوندهای درونی و انسجام فرهنگی اتکا دارد، نه صرفاً بر منابع مالی یا تبلیغاتی. اما اگر این آئینها با خطای راهبردی دولتی شدن یا نمایشی شدن همراه شوند، نهتنها کارکرد همبستگیبخش خود را از دست میدهند، بلکه ممکن است به بازتولید شکافهای اجتماعی و گسترش بیاعتمادی نسبت به نهادهای رسمی بینجامند.
از همین رو، مسئله اصلی نه کمک دولت، بلکه نحوه حضور دولت است. سیاستگذاری موفق در این حوزه باید مبتنی بر اصل «حمایت بدون تصدیگری» و «توانمندسازی گروههای مردمی» باشد؛ همان راهبردی که در تجربه موفق کشورهای مختلف در حوزه برگزاری جشنهای ملی، فرهنگی و دینی نیز مشاهده میشود.
در این میان نقش دولت باید حامی، اما نه تصدیگر باشد. تجربه بسیاری از کشورها نشان میدهد که دولتها برای خلق شادی جمعی به شکل جدی هزینه میکنند—از جشنهای ملی گرفته تا رویدادهای ورزشی و فرهنگی. بنابراین کمک دولت در تأمین زیرساختها، امنیت، حملونقل، خدمات شهری و حتی پشتیبانی مالی به گروههای مردمی ضروری است. اما این کمکها باید به گونهای باشد که ابتکار و میدانداری گروههای مردمی حفظ شود و اقدامات داوطلبانه آنان تحتالشعاع بروکراسی یا نمایشهای تبلیغاتی قرار نگیرد.
به عبارت دیگر، کمکهای دولتی باید با مدیریت و هدایت مردمی به مصرف برسد. مثلاً حمایت مالی یا لجستیکی دولت به هیئتها و گروههای مردمی، بدون اینکه خود دولت رأساً غرفهای بزند یا اقدام به توزیع اقلام کند. این مدل ترکیبی از حمایت نهادی و پویایی مردمی، میتواند تداوم و گسترش این سنت اجتماعی را تضمین کند.
چند نکته راهبردی برای تقویت این مسیر پیشنهاد میشود:
- حمایت زیرساختی دولت بدون تصدیگری نمایشی؛ شامل حملونقل شهری، امنیت، خدمات شهری و تأمین منابع برای گروههای داوطلب.
- تشکیل شبکههای مردمی جشن غدیر در محلات برای سازماندهی بهتر و گسترش مشارکت خانوادگی و بیننسلی.
- برنامهسازی رسانهای با رویکرد اجتماعی و انسانمحور؛ تأکید بر روایتهای مردمی بهجای کلیشههای تبلیغاتی.
- ارزیابی مستمر اجتماعی از آثار این شادپیماییها بر همبستگی اجتماعی، امید عمومی و اعتماد بیننسلی.
- ایجاد سازوکارهای شفاف برای حمایت مالی دولتی از گروههای مردمی به نحوی که استقلال و ابتکار مردمی حفظ شود.
اینگونه، غدیر نه فقط یک یادبود تاریخی، بلکه یک «نهاد اجتماعی زنده» خواهد شد که به حل مسائل زیستی جامعه ایرانی امروز کمک میکند؛ نهادی که در آن شادی، همبستگی، هویت و ایمان در هم میآمیزند و افق تازهای برای توسعه انسانی و فرهنگی جامعه میگشایند.
ثبت دیدگاه