دوشنبه, ۱۹ خرداد , ۱۴۰۴ Monday, 9 June , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 28974 تعداد نوشته های امروز : 58 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

سرمایه‌گذاری در بورس منطقی است؟ p/e بازار پاسخ می‌دهد! ساز ناکوک خودرو در بازار سرمایه/ دلار و طلا خلاف یکدیگر حرکت کردند جاده کندوان مسدود است؛ ترافیک نیمه سنگین در هراز گل شماره ۹۳۹ رونالدو در فینال لیگ ملت‌های اروپا / ستاره پرتغالی تا جاودانه شدن چند گل فاصله دارد؟ پرتغال چگونه قهرمان لیگ ملت‌های اروپا شد؟ جدیدترین قیمت‌ آپارتمان در شهرک خاص تهران قیمت گوشی‌های سامسونگ، امروز ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ قیمت گوشی‌های آیفون امروز یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ قیمت گوشی‌های شیائومی، امروز یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ چین مجوز موقت صادرات مواد معدنی کمیاب به سه خودروساز آمریکایی صادر کرد فعال‌سازی معادن راکد و فرآوری مواد معدنی در خراسان جنوبی محدودیت شدید انرژی برای صنعت فولاد فرصت‌سوزی ملی است / ورود معاون اول به مسئله تأمین انرژی صنایع معدنی و فولادی راه‌آهن شلمچه؛ دریچه‌ای جدید در توسعه روابط بین‌الملل خواسته‌های سه‌گانه صنایع معدنی از دولت اعلام شد اولین تصاویر از سقوط هواپیما در ایالت تنسی آمریکا بخشنامه جدید گمرک درباره واردات پارچه

ترس نوعروس از اعتیاد شوهر؛ دلیلی برای طلاق
  • 10 مرداد 1403 ساعت: ۲۳:۱۹
  • شناسه : 11091
    بازدید 12
    0

    ژیلا مهندسی جوان و زنی مستقلی است که در زندگی سختی‌های زیادی را تحمل کرده و حالا می‌خواهد طلاق بگیرد. او می‌گوید ازدواج نکرد که طلاق بگیرد اما ادامه این زندگی ممکن نیست. ژیلا  از زندگی‌اش می‌گوید. چه مدتی است که ازدواج کرده‌اید؟ یک سال و نیم قبل عقد کردیم. چرا می‌خواهی به این زودی […]

    پ
    پ

    ژیلا مهندسی جوان و زنی مستقلی است که در زندگی سختی‌های زیادی را تحمل کرده و حالا می‌خواهد طلاق بگیرد. او می‌گوید ازدواج نکرد که طلاق بگیرد اما ادامه این زندگی ممکن نیست. ژیلا  از زندگی‌اش می‌گوید.

    چه مدتی است که ازدواج کرده‌اید؟

    یک سال و نیم قبل عقد کردیم.

    چرا می‌خواهی به این زودی طلاق بگیری؟

    به خاطر برخی خصوصیات شوهرم حاضر نیستم دیگر با او زندگی کنم.

    او را از قبل می‌شناختی؟

    ما در محل کار آشنا شدیم. بعد از مدتی سینا از من خواستگاری کرد. او مدیر موفقی است. به من گفت به خاطر اینکه آدم سرسختی هستم از من خوشش می‌آید و خواستگاری کرد.

    خانواده‌ات راضی به این ازدواج بودند؟

    من زندگی خیلی سختی داشتم. پدرم اعتیاد خیلی شدید دارد. اعتیاد او به حدی است که گاهی خانه را ترک می‌کند و برای مدتی می‌رود.

    مادرم خیاطی می‌کند و با خیاطی، من و خواهرم را بزرگ کرد. ما در یک زیرزمین زندگی می‌کردیم. با تلاش زیاد توانستم در یکی از بهترین دانشگاه‌های تهران درس بخوانم و همزمان کار هم می‌کردم. بعد هم در یک شرکت مهندسی استخدام شدم، چون معدلم خیلی خوب بود.

    سینا از مدیران ارشد آن شرکت است. او از من خواستگاری کرد. من خیلی صادقانه شرایطم را به او گفتم و سینا قبول کرد. بعد از اینکه عقد کردیم متوجه شدم او هم خصلت‌هایی مثل پدرم دارد. من نمی‌خواهم مانند مادرم مجبور باشم بدبختی بکشم. ترجیح می‌دهم مجرد بمانم.

    سینا چه خصوصیتی دارد؟

    سینا مشروب می‌خورد، پدرم هم اول این کار را می‌کرد و بعد می‌گفت برای اینکه از افسردگی فرار کند این کار را می‌کند. اما کم‌کم به مواد معتاد شد و بعد هم ما بدبخت شدیم. سینا هم مشروب می‌خورد و من می‌دانم ته این خط چیست.

    بعد از جدایی چه می‌کنی؟

    مدتی است که کار جدیدی پیدا کرده‌ام و از شرکتی که با سینا همکار بودم رفتم. حقوقم خوب است. با خواهر و مادرم پول‌هایمان را روی هم گذاشتیم و خانه‌ای خوب رهن کردیم. من ترجیح می‌دهم با آنها زندگی کنم و پیشرفت کنم. نمی‌خواهم در چاه اعتیاد گرفتار شوم.

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.