دوشنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۴ Monday, 28 July , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 41806 تعداد نوشته های امروز : 63 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

محمدرضا خاکی: از شرایط تئاتر خسته شده‌ام؛ انتقاد از مدیران بی‌برنامه «شیوع» و ماجرای انسان‌های مسخ‌شده؛ کاش برای ذهن‌های خالی کاری کنیم «اتاقک گلی» افتتاح شد؛ روایت حماسه‌آفرینی رزمندگان در عملیات مرصاد «باگ» به آمریکا می‌رود تمدید اجرای «سیمرغ‌نامه» در فرهنگسرای نیاوران ورود پول رسمی به طلا؛ مرکز مبادله و صندوق‌های طلا در کانون توجهات قرار گرفتند خصوصی‌سازی ایران‌خودرو فقط روی کاغذ/ دولت هنوز فرمان را رها نکرده است سیگنال درهم به دلار / چرا بورس با وجود حمایت‌ها منفی است؟ انقلاب اسلامی ثابت کرد جهاد نظامی باید با جهاد فکری همراه باشد جلسات قرآنی «مسکین» رویکرد تربیت‌محور داشت؛مبدع راهپیمایی غدیر در کشور علی انسانی در مسجد حضرت امیر(ع) مرثیه خوانی می کند پرونده ویژه سلسله نشست‌های «آنِ ما شدن» منتشر شد آیا زیارتگاه بی بی شریفه در عراق سندیت دارد؟ آیا ماه صفر نحس است یا مبارک؟؛ فال نیک و بد سرنوشت را تغییر می دهد روزهای قمر در عقرب مرداد ۱۴۰۴ برای رهن در زعفرانیه چقدر باید کنار گذاشت؟

درخواست مرد جوان برای طلاق از همسر تتوکار
  • 5 شهریور 1403 ساعت: ۷:۴۷
  • شناسه : 13667
    بازدید 22
    0

    آریا برای طلاق همسرش اقدام کرده است. این زوج بعد از مدتی کوتاه تصمیم به جدایی گرفته‌اند. آریا از علل این جدایی برای اعتمادآنلاین می‌گوید. *چند سال با همسرت زندگی کردی؟ من و نگار پنج سال با هم زندگی کردیم اما ادامه این زندگی برایم ممکن نیست. *چطور با همسرت آشنا شدی؟ ما در یک […]

    پ
    پ

    آریا برای طلاق همسرش اقدام کرده است. این زوج بعد از مدتی کوتاه تصمیم به جدایی گرفته‌اند. آریا از علل این جدایی برای اعتمادآنلاین می‌گوید.

    *چند سال با همسرت زندگی کردی؟

    من و نگار پنج سال با هم زندگی کردیم اما ادامه این زندگی برایم ممکن نیست.

    *چطور با همسرت آشنا شدی؟

    ما در یک دانشگاه درس می‌خواندیم. نگار بسیار دختر فعالی بود و شادابی و رفتارهای بامزه‌اش من را جذب کرد. به او پیشنهاد دوستی دادم و بعد هم با هم ازدواج کردیم.

    *در این سال‌ها زندگی خوبی داشتید؟

    بله، زندگی خیلی خوبی داشتیم تا اینکه نگار تصمیم گرفت در یک آرایشگاه کار کند. او تتوکار بود. ما هر دو طراحی صنعتی خوانده بودیم. من در یک شرکت کار می‌کردم و نگار هم گفت اگر تتو کار کند حتماً پول خوبی به دست می‌آورد.

    *پول خوبی هم به دست آورد؟

    واقعیت را بگویم بله. درآمدش از من بیشتر بود اما زندگی ما نابود شد.

    *چرا؟

    چون کلاً شخصیت نگار عوض شد. او فقط تتو نمی‌کرد کارهای عجیب و غریب می‌کرد. مشتری‌های خاصی پیدا کرده بود و تتوهای گران می‌زد. دیگر همه فکرش شده بود مدلینگ و تتو کردن و پیرسینگ و این‌جور چیزها. از آن نگار هنرمند دیگر خبری نبود.

    *به همین دلیل می‌خواهید جدا شوید؟

    بله. سبک زندگی نگار را دوست ندارم. من زندگی آرام می‌خواهم. او هر روز با یک قیافه به خانه می‌آید. ادبیات و طرز حرف زدنش عوض شده و همه چیز تغییر کرده است. من این طرز زندگی را دوست ندارم.

    *پیش مشاور رفته‌اید؟

    گواهی عدم سازش هم گرفتیم. وقتی ما دو نفر کنار هم هستیم کسی باور نمی‌کند زن و شوهر باشیم. من شخصیت اجتماعی‌ام را دوست دارم و نمی‌خواهم نگار با رفتارهای ناهنجارش آن را به هم بزند. ای کاش نگار سابق می‌ماند.

     

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.