دوشنبه, ۶ مرداد , ۱۴۰۴ Monday, 28 July , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 41791 تعداد نوشته های امروز : 48 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

برای رهن در زعفرانیه چقدر باید کنار گذاشت؟ شارژ اعتبار کالابرگ دهک‌های ششم و هفتم درآمدی از امروز ۱۰ روز تا پایان مهلت بخشودگی جرایم بیمه‌ شخص ثالث بازتعریف هویت زنانه در مواجهه با جنگ و تحریم بقائی: حمله آمریکا در زمان دیپلماسی، بازی با آتش بود تجمع بزرگ دانشجویان مشهدی در محکومیت جنایت رژیم صهیونیستی برگزار شد چیاکو یوسفی نژاد دومین همیار طبیعت آبیدر سنندج جان باخت پیام تسلیت استاندار کردستان در پی جان‌باختن دو فعال محیط‌زیست سنندج گرامیداشت پنج پنج؛ روز ایثار و مقاومت شهر اراک موکب امام رضا(ع) به زائران در کربلا خدمت رسانی می‌کند معرفی کنندگان ماینر غیرمجاز ۲۰۰ میلیون پاداش می‌گیرند اربعین شهدای اقتدار در تبریز جنگ قدرت در دنیای کریپتو؛ با تأثیرگذارترین چهره‌های بازار آشنا شوید!+ فهرست طرح تشویقی شهرداری برای استفاده از انرژی خورشیدی و آب‌های سطحی فعالان نماز جمعه خارگ تجلیل شدند تسهیل فرآیندهای سرمایه‌گذاری در کشاورزی گلستان با همکاری نظام مهندسی

درخواست طلاق از شوهر خسیس بعد از ۱۲ سال زندگی مشترک
  • 7 شهریور 1403 ساعت: ۲۳:۳۶
  • شناسه : 13950
    بازدید 24
    1

    پری تصمیم گرفته بعد از ۱۲ سال زندگی مشترک از شوهرش جدا شود. مساله‌ای که آنها به خاطرش تصمیم به طلاق گرفتند برای اطرافیان تعجب‌آور است. پری از علل این جدایی می‌گوید. ۱۲ سال است با شوهرت زندگی می‌کنی. بچه هم دارید؟ یک دختر داریم. این مدت که با شوهرت زندگی کردی چطور گذشت؟ جنگ […]

    پ
    پ

    پری تصمیم گرفته بعد از ۱۲ سال زندگی مشترک از شوهرش جدا شود. مساله‌ای که آنها به خاطرش تصمیم به طلاق گرفتند برای اطرافیان تعجب‌آور است. پری از علل این جدایی می‌گوید.

    ۱۲ سال است با شوهرت زندگی می‌کنی. بچه هم دارید؟

    یک دختر داریم.

    این مدت که با شوهرت زندگی کردی چطور گذشت؟

    جنگ و دعوا و درگیری. دیگر تحملش را ندارم.

    چرا دعوا داشتید؟

    شوهرم مرد خسیسی است و همیشه حتی می‌شمارد که در یخچال چند عدد میوه داریم. این رفتارش من را اذیت می‌کند.

    به نظر می‌رسید مشاوره می‌تواند به شما کمک کند. آیا کمک گرفته‌اید؟

    نه. شوهرم حاضر نیست به مشاوره برود و من هم تحمل این وضعیت را ندارم.

    چطور با هم آشنا شدید؟

    یک نفر معرفی کرد. از دوستان مادرم بود. می‌گفت مازیار پسر خوبی است. پولدار است و من را خوشبخت می‌کند ولی من خیلی بدبخت شدم.

    رفتارش با دخترت چطور است؟

    با دخترمان هم رفتار خوبی ندارد. اصلاً پول به بچه نمی‌دهد. مرتب نگران پول‌هایش است. ما عین بی‌پول‌ها زندگی می‌کنیم.

    چطور شد تصمیم به طلاق گرفتی؟

    ماشین لباسشویی خراب شده بود. چند بار تعمیر کردیم، درست نشد. به شوهرم گفتم ماشین لباسشویی بخریم. قبول نکرد. من با دست لباس‌ها را می‌شستم. آخرین بار تصمیم گرفتم لباس‌هایش را نشویم. سر این موضوع با هم درگیر شدیم و من تصمیم به طلاق گرفتم.

    نظر دخترت چیست؟

    او خیلی ناراحت است. با اینکه از دست پدرش عصبانی است اما خیلی ناراحت است که می‌خواهیم جدا شویم.

    نمی‌خواهی بیشتر فکر کنی؟

    می‌دانید ناراحتی شوهرم جدا شدن من نیست. او نگران دادن مهریه است. تا زمانی که تا این حد خسیس است، نمی‌توانم با او زندگی کنم.

     

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.