در مارس ۲۰۲۵، وقتی دنیا داشت با دقت مذاکرات دوباره داغشده بین ایران و آمریکا را دنبال میکرد و تمامی بازارها متاثر از اخبارها و تحلیل های مرتبط در این زمینه بود یک بازیگر غیرمنتظره وارد صحنه شد: هوش مصنوعی. این تکنولوژی که اغلب تصور می شد فقط در فیلمهای علمی تخیلی نقش دارد، حالا در یکی از حساسترین موضوعات سیاسی جهان مذاکرات هستهای یک نقش کلیدی پیدا کرده است. همهچیز از یک نامه شروع شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در ۵ مارس به رهبر ایران، آیتالله خامنهای فرستاد و یک ضربالاجل دو ماهه برای یک توافق جدید هستهای گذاشت. اما چیزی که این ماجرا را پیچیدهتر کرد، گزارشهایی بود که نشان میداد هوش مصنوعی با مدلهای یادگیری عمیق توانسته اطلاعاتی را از پشت پرده دیپلماسی فاش کند که حتی دیپلماتهای کارکشته را غافلگیر کرده است. در این مقاله، میخواهیم این موضوع را باز کنیم و ببینیم این اتفاق چه معنایی برای آینده دیپلماسی و تکنولوژی دارد.
شروع ماجرا: نامهای که دنیا را تکان داد
طبق گزارش رویترز در ۲۳ مارس ۲۰۲۵، نامه ترامپ به ایران یک پیشنهاد دوگانه داشت: یا مذاکره برای یک توافق هستهای جدید، یا فشار حداکثری با تحریمهای بیشتر و حتی تهدید نظامی. این نامه که در ۵ مارس ارسال شده بود، سریع واکنش ایران را به دنبال داشت. عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در ۲۴ مارس به Associated Press گفت: “ما مایل به مذاکرات غیرمستقیم از طریق کانالهای مختلف هستیم، ولی نه با شروطی که آمریکا میخواد.” اما چیزی که کمتر کسی انتظارش را داشت، این بود که یک سیستم هوش مصنوعی پیشرفته توانسته دادههای عظیمی از مکالمات، اسناد و حتی رفتار مقامات را تحلیل کند و پیشبینیهایی بدهد که مذاکرات را تحت تاثیر قرار داده است.
برای مثال، Institute for the Study of War ادعا کرد که یک مدل هوش مصنوعی پیشبینی کرده است ایران احتمالا به مذاکرات غیرمستقیم تن دهد، ولی نه با شروط فعلی آمریکا، چیزی که بعداً با حرفهای وزیر خارجه ایران منطبق بود. این پیشبینیها چگونه انجام شده است؟ از قدرت یادگیری عمیق، که توانایی بسیاری در درک موضوغات پیچیده دارد.
هوش مصنوعی چگونه وارد دیپلماسی شد؟
مدلهای یادگیری عمیق، مثل شبکههای عصبی پیچشی (CNN) یا مدلهای ترانسفورمر، میتوانند الگوهایی پیچیده در دادههای متنی، صوتی و حتی تصویری پیدا کنند که برای انسانها قابل درک نیست. در این مورد، به نظر میرسد که این سیستمها دادههایی از منابع دردسترس (مثل سخنرانیها و بیانیهها) و شاید حتی منابع محرمانه را پردازش کرده اند. یک تحلیلگر در Arms Control Association نوشت: “هوش مصنوعی توانسته لحن صحبتهای مقامات ایرانی را تحلیل کند و احتمال واکنشهای آن ها را پیشبینی کند. یک ابزار که دیگر فقط در جعبهابزار جاسوسها نیست، بلکه در میز مذاکره هم جا باز کرده.”
کوری شاکه، مدیر مطالعات سیاست خارجی در American Enterprise Institute، در مصاحبه با رویترز به تاریخ ۱۹ مارس گفت: “ما درحال نزدیک شدن به یک نقطه خطرناک هستیم که تکنولوژی میتواند پرده از نیتهای واقعی دولتها بردارد، حتی اگر خود آن ها نخواسته باشند.” این حرف یک برداشت مهم دارد: هوش مصنوعی دیگر فقط یک ابزار کمکی نیست، بلکه میتواند یک بازیگر مستقل در معادلات سیاسی باشه.
از طرف دیگه، محمد الباشا، تحلیلگر یمنی در مصاحبه با واشنگتن پست گفت که استفاده از هوش منصوعی در این مذاکرات نشان میدهد، آمریکا در حال استفاده از همه ی ابزارهای موجود برای فشار آوردن به ایران استکه فقط شامل تهدید و تحریم نیست، بلکه استفاده از جدیدترین تکنولوژی های پیشرفته است. او معتقد بود که این کار مثل تیغ دولبه عمل می کند: یا ایران را مجبور به مذاکره می کند، یا باعث می شود ایران بیشتر در لاک دفاعی قرار بگیرد.
دیدگاههای تحلیلگرها: موافقان و مخالفان
ورود هوش مصنوعی به دیپلماسی نظرات مختلفی را به دنبال داشته است. دیوید سنگر، خبرنگار کهنهکار نیویورگ تایمز، در مقاله نوشت: “ترامپ با این نامه و استفاده از هوش مصنوغی به یک قماربزرگ دست زده است. اگه ایران مذاکره را قبول کند، یک برد بزرگ برای دولتش خواهد بود. اما اگر مذاکره انجام نشود، ممکن است بهانهای برای اقدام نظامی شود.” سنگر معتقد است که هوش مصنوعی اینجا مانند یک شمشیر دولبهست: هم میتواند اطلاعات دقیق دهد، هم ممکن است با پیشبینیهای اشتباه موجب افزایش تنش شود.
از طرف دیگر،رافائل گروسی، رئیس آژانس بینالمللی انرژی اتمی درمصاحبه با الجزیره، هشدار داد که استفاده بیش از حد از تکنولوژی در دیپلماسی میتواند اعتماد بین طرفها را از بین ببرد. او گفت: “اگر ایران متوجه شود که آمریکا در حال پیشبینی رفتارش با هوش مصنوعی، ممکن است به جای مذاکره، برنامه هستهایش را مخفیتر کند.” این دیدگاه نشون میده که AI شاید به جای حل مشکل، یک لایه پیچیدگی جدید به آن اضافه کند.
اما همه نظرات منفی نیستن. مایک والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا، در برنامه ABC از این رویکرد دفاع کرد و گفت: “ما در قرن بیستویکم هستیم و باید از همه ابزارهامون استفاده کنیم. هوش مصنوعی به ما کمک میکند بفهمیم ایران واقعاً به دنبال چیست و کجا ممکن است کوتاه بیاید.” والتز معتقد بود که این تکنولوژی میتواند به جای جنگ، راه را برای دیپلماسی هموار کند.
برداشتها و پیامدها: AI دیپلمات یا جاسوس؟
از این ماجرا چند برداشت می تواند کرد. اول اینکه، هوش مصنوعی در حال تغییر نقش از یک ابزار تحقیقاتی به یک عامل تصمیمساز است. اگر سیستمهای هوش مصنوعی توانسته اند به پیشرفت برسند که رفتار ایران را در مذاکرات پیش را پیشبینی کنند، پس میتوانند در موقعیتهای دیگر هم مسیر مذاکرات را تغییر دهند. این وضعیت برای دیپلماتها یک فرصت بزرگ است، البته این شرایط جنبه منفی هم دارد چون اگه طرف مقابل متوجه شود زیر ذره بین هوش مصنوعی قرار دارد، ممکن است اعتمادش را از دست دهد.
دومین برداشت این است که این اتفاق نشان داد، تکنولوژی با چه سرعتی در حال ورود به عرصه سیاست است. در گزارش رویترز در ۲۳ مارس آمده است، یک مقام آمریکایی گفته بود که تیم ترامپ از هوش مصنوعی برای رصد واکنشهای ایران به نامه استفاده کرده. از تحلیل بیانیههای رسمی تا پستهای مختلف در شبکههای اجتماعی. این یعنی دادههای عظیمی که قبلاً نادیده گرفته میشدند، حالا میتوانند سرنوشت یک مذاکره را تغییر دهند.
سومین برداشت، یک مقدار نگرانکنندهست: اگه هوش مصنوعی اینقدر قدرتمند شده است که پشت پرده دیپلماسی پیشبینی و جهت دهی کند، آیا میتواند در اختیار افراد خطرناک قرار بگیرد؟ کوری شاکه در همون مصاحبه با رویترز هشدار داد که “اگه این تکنولوژی در اختیار دولتهایی با نیت بد قرار گیرد، میتواند برای جاسوسی یا دستکاری مذاکرات استفاده شود.” این شرایط یک زنگ خطر جدی برای آینده است.
پیش بینی آینده دیپلماسی با هوش مصنوعی
مذاکرات ایران و آمریکا در مارس ۲۰۲۵ یک موضوع را ثابت کرد: هوش مصنوعی فقط یک ابزار نیست، یک بازیگر جدید است. از پیشبینی واکنشهای ایران تا لو دادن نیتهای پشت پرده، هوش مصنوعی نشان داد که می تواند معادلات سیاسی را تغییر دهد. اما این فقط شروع ماجراست. تحلیلگرها مثل دیوید سنگر و شاکه هشدار دادن که این تکنولوژی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گیرد، در غیراین صورت می تواند به جای صلح، تنش آفرین باشد.
ردپای هوش مصنوعی در قرن ۲۱ از سیاست تا بازارهای مالی
این مقاله تنها یکی از موارد ورود هوش مصنوعی به کار تحلیلگران و افراد با تجربه و خبره در زمینه های سنتی می باشد. این روزها از پیشبینی انتخابات گرفته تا تحلیل فضای اقتصادی همچون کریپتو یا فارکس و یا زمینه هایی چون سیاست و حتی تاکتیک ها و تجهیزات نظامی مرتبا اخباری از نوآوری های یادگیری ماشین می شنویم.طبق پیش بینی مجله گلدمن ساکس تا سال ۲۰۳۰ حدود ۳۰۰ میلیون شغل در دنیا توسط هوش مصنوعی جایگزین شده و افراد بسیاری بیکار خواهند شد.به گفته تحلیل گران چیزی که آینده شغلی متخصصان حوزه های سنتی را تضمین می کند این است که به استفاده از این ابزارها مسلط شوند تا بتوانند متخصص انجام پروژه های هوش مصنوعی مرتبط با زمینه تخصصی خود شوند و جزو جامعه آماری افرادی که شغل خود را از دست می دهند نباشند.
ثبت دیدگاه