سه شنبه, ۲۰ خرداد , ۱۴۰۴ Tuesday, 10 June , 2025 ساعت تعداد کل نوشته ها : 29214 تعداد نوشته های امروز : 11 تعداد اعضا : 24 تعداد دیدگاهها : 0×

اخبار روز:

رکود فعالیت نهنگ‌های شیبا اینو! انهدام شبکه بزرگ پولشویی ارز دیجیتال توسط پلیس آغاز با تأخیر فعالیت ادارات کرمان به دلیل آلودگی شدید هوا حملات گسترده پهپادهای اوکراینی؛ فرودگاه های روسیه تعطیل شد انهدام حلقه پول‌شویی 123 میلیون دلاری ارزهای دیجیتال در استرالیا ارزش سهام عدالت ۵۳۲ هزار تومانی امروز ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ همایش«زن،زندگی،آیه‌ها» در تبیین ارزش‌های اسلامی برگزار می شود افتخار ایرانی‌ها در رنکینگ جهانی؛ عموزاد و زارع اول جهان شدند بافندگان فرش دستباف، راننده اسنپ شده‌اند/ بازار فرش در دست افغانی‌ها! وام های میلیاردی صدای همه را درآورد قانونی که تامین اجتماعی را به زانو درآورد جزئیات تازه از ارگان بازداشت کننده پسران کاظم صدیقی توئیت جنجالی رضا رشیدپور درباره بازداشت پسران کاظم صدیقی + عکس وزیر خارجۀ ایران می‌داند چگونه به زبان ترامپ سخن بگوید مذاکرات ایران و آمریکا در آستانه یک پیچ خطرناک / پاسخ ایران به بسته پیشنهادی آمریکا چیست؟ رئیس قوه قضاییه درباره قتل الهه حسین‌نژاد چه گفت؟

زنم در دوران عقد رهایم کرد و رفت
  • 2 تیر 1403 ساعت: ۲۳:۵۹
  • شناسه : 7274
    بازدید 13
    2

    پایان یک رابطه دوساله که عرشیا همه زندگی‌اش را بر اساس آن برنامه‌ریزی کرده بود سختی زیادی را برای او به همراه داشت. این مرد جوان که درخواست طلاق داده است، از زندگی مشترک و دلیل جدایی می‌گوید: *چند سال بود ازدواج کرده بودی؟ ما عقد کرده بودیم. هنوز عروسی نکرده بودیم. در دوران عقد بودیم […]

    پ
    پ

    پایان یک رابطه دوساله که عرشیا همه زندگی‌اش را بر اساس آن برنامه‌ریزی کرده بود سختی زیادی را برای او به همراه داشت. این مرد جوان که درخواست طلاق داده است، از زندگی مشترک و دلیل جدایی می‌گوید:

    *چند سال بود ازدواج کرده بودی؟

    ما عقد کرده بودیم. هنوز عروسی نکرده بودیم. در دوران عقد بودیم که پریا یکدفعه همه چیز را به هم زد.

    *چرا این اتفاق افتاد؟

    هنوز هم دلیلش را نمی‌دانم. ما رابطه عاشقانه و بسیار خوبی داشتیم و من همه زندگی‌ام را روی این رابطه برنامه‌ریزی کرده بودم.

    * چرا این کار را کرد؟

    یک روز به من پیام داد که این رابطه از ابتدا اشتباه بود و نباید وارد آن می‌شدیم. بعد هم دیگر تماس‌ها را جواب نداد. من پنج ماه است که از این زن خبر ندارم.

    *خانواده‌اش چه می‌گویند؟

    پدرش به من گفت این دختر دیگر به درد تو نمی‌خورد. رهایش کن. گفت خیلی با او صحبت کرده و متوجه شده که پریا حاضر به بازگشت به این رابطه نیست. حتی گفت به پدرش برای طلاق از من وکالت داده است.

    *می‌دانی کجاست؟

    پدرش که به من چیزی نگفت ولی یکی از دوستانش گفت مدتی است به ترکیه رفته و قصد مهاجرت به کشور دیگری را دارد.

    *چطور با او آشنا شدی؟

    در یک مهمانی با هم آشنا شدیم. مدتی تلفنی با هم ارتباط داشتیم و بعد هم کم‌کم رابطه ما جدی شد. وقتی به او گفتم می‌خواهم به خواستگاری‌اش بروم، خیلی خوشحال شد و وقتی عقد کردیم هر دو خیلی خوب بودیم تا اینکه یکدفعه این اتفاق افتاد.

    *درباره مهاجرت با تو صحبت کرده بود؟

    پریا ۲۰ ساله بود. او مهارت خاصی نداشت و درس هم نخوانده بود. من چند بار به او گفتم این روزها دانشگاه رفتن سخت نیست، تلاش کن و رشته مورد علاقه‌ات را ادامه بده و پیشرفت کن، اما هیچ‌وقت چیزی درباره اینکه می‌خواهد از ایران برود به من نگفت.

    *کسی را خارج از کشور دارد؟

    می‌دانم دایی‌هایش خارج از کشور هستند اما نمی‌دانم پیش آنها رفته یا تصمیم دیگری دارد، چون می‌دانم با آنها ارتباطی نداشتند.

    *نمی‌خواهی دنبال همسرت بگردی؟

    زنی که من را رها کرده حتی اگر برگردد باز هم این کار را می‌کند. غرور من خدشه‌دار شده است و من او را نمی‌بخشم.

     

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.