ساعت ۵ صبح ۲ مهر ماه سال ۱۴۰۰ مردی هراسان با کلانتری ۱۱۶ مولوی تماس گرفت و از پیدا شدن جسد خونین یک مرد جوان در خیابان خبر داد.
با این تماس ماموران درمحل حاضر شدند و جسد خونین مرد جوان که شواهد نشان می‌داد با ضربه‌های چاقو کشته شده با دستور قضایی به پزشک قانونی منتقل شد.
مردی که با پلیس تماس گرفته بود گفت :صبح می‌خواستم به محل کارم بروم که در خیابان با مردی که غرق خون بود و روی زمین افتاده بود روبه رو شدم .من جلو رفتم تا به او کمک کنم. اما متوجه شدم نفس نمی‌کشد.
ماموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی هویت قربانی پرداختند و در پرس و جوهای محلی دریافتند وی کارتن خواب بوده است.
در حالی که تلاش برای افشای راز جنایت آغاز شده بود مردی به پلیس آگاهی رفت و از ناپدید شدن برادر ۴۰ ساله اش به نام ابراهیم خبر داد.
وی گفت: برادرم کارتن خواب است. چند روز است از او اطلاعی ندارم. می‌ترسیم بلایی سرش آمده باشد .
نشانی‌هایی که این مرد از برادرش به پلیس داده بود با نشانی‌های قربانی ناشناس مطابقت داشت. به این ترتیب وی به سردخانه پزشکی قانونی رفت و جسد برادرش را شناسایی کرد.
تحقیقات پلیسی در بن بست
با افشای هویت قربانی تحقیقات وارد مرحله تازه شد و ماموران چند مرد معتاد و کارتن خواب را به عنوان مظنون بازداشت کردند. اما چون مدرکی علیه آنها به دست نیامد همگی آزاد شدند و تحقیقات پلیسی برای افشای راز جنایت به بن بست خورد.
در حالی که نزدیک به 3 سال از این ماجرا گذشته و راز قتل مرد کارتن خواب سر به مهر باقی مانده بود اولیای دم درخواست دریافت دیه از بیت المال را مطرح کردند .
در دادگاه
خواهر و برادرهای اکبر در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شدند.
برادر اکبر گفت: چند ماه بعد از کشته شدن برادرمان، مادرمان به خاطر کهولت سن فوت شد و حالا من و خواهر و برادرهایم ولی دم جدید محسوب می‌شویم .حالا که نزدیک به سه سال از قتل برادرمان گذشته و سرنخی از قاتل او به دست نیامده تقاضا داریم تا دیه از صندوق بیت المال به ما پرداخت شود.
وی ادامه داد: برادرمان دو فرزند صغیر دارد که همراه مادرشان در خانه اجاره‌ای زندگی می‌کنند و شرایط مالی خوبی ندارند می‌خواهیم دیه را به آنها بپردازیم .تا شاید زندگی‌شان را سر و سامان دهند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و حکم به پرداخت دیه از صندوق بیت المال صادر کردند.
ثبت دیدگاه