ترس نوعروس از اعتیاد شوهر؛ دلیلی برای طلاق

نوعروس جوان که می‌گوید نمی‌خواهد گرفتار شوهری معتاد شود، درخواست طلاق داد.

ژیلا مهندسی جوان و زنی مستقلی است که در زندگی سختی‌های زیادی را تحمل کرده و حالا می‌خواهد طلاق بگیرد. او می‌گوید ازدواج نکرد که طلاق بگیرد اما ادامه این زندگی ممکن نیست. ژیلا  از زندگی‌اش می‌گوید.

چه مدتی است که ازدواج کرده‌اید؟

یک سال و نیم قبل عقد کردیم.

چرا می‌خواهی به این زودی طلاق بگیری؟

به خاطر برخی خصوصیات شوهرم حاضر نیستم دیگر با او زندگی کنم.

او را از قبل می‌شناختی؟

ما در محل کار آشنا شدیم. بعد از مدتی سینا از من خواستگاری کرد. او مدیر موفقی است. به من گفت به خاطر اینکه آدم سرسختی هستم از من خوشش می‌آید و خواستگاری کرد.

خانواده‌ات راضی به این ازدواج بودند؟

من زندگی خیلی سختی داشتم. پدرم اعتیاد خیلی شدید دارد. اعتیاد او به حدی است که گاهی خانه را ترک می‌کند و برای مدتی می‌رود.

مادرم خیاطی می‌کند و با خیاطی، من و خواهرم را بزرگ کرد. ما در یک زیرزمین زندگی می‌کردیم. با تلاش زیاد توانستم در یکی از بهترین دانشگاه‌های تهران درس بخوانم و همزمان کار هم می‌کردم. بعد هم در یک شرکت مهندسی استخدام شدم، چون معدلم خیلی خوب بود.

سینا از مدیران ارشد آن شرکت است. او از من خواستگاری کرد. من خیلی صادقانه شرایطم را به او گفتم و سینا قبول کرد. بعد از اینکه عقد کردیم متوجه شدم او هم خصلت‌هایی مثل پدرم دارد. من نمی‌خواهم مانند مادرم مجبور باشم بدبختی بکشم. ترجیح می‌دهم مجرد بمانم.

سینا چه خصوصیتی دارد؟

سینا مشروب می‌خورد، پدرم هم اول این کار را می‌کرد و بعد می‌گفت برای اینکه از افسردگی فرار کند این کار را می‌کند. اما کم‌کم به مواد معتاد شد و بعد هم ما بدبخت شدیم. سینا هم مشروب می‌خورد و من می‌دانم ته این خط چیست.

بعد از جدایی چه می‌کنی؟

مدتی است که کار جدیدی پیدا کرده‌ام و از شرکتی که با سینا همکار بودم رفتم. حقوقم خوب است. با خواهر و مادرم پول‌هایمان را روی هم گذاشتیم و خانه‌ای خوب رهن کردیم. من ترجیح می‌دهم با آنها زندگی کنم و پیشرفت کنم. نمی‌خواهم در چاه اعتیاد گرفتار شوم.

منبع: اعتماد
دیدگاه