عصر پنج شنبه 31 اردیبهشت ماه سال 95 مادری جوان در یک شرکت خصوصی وقتی دختر 7ساله اش پس از بازی با مرد سرایدار به اتاقش برگشت متوجه رفتارهای عجیب کودکش شد. دختر کوچولو بارها به شستن دست هایش پرداخت وبه طرز مرموزی روی صندلی اتاق نشسته و برخلاف همیشه هیچ سروصدایی نمی کرد و حرفی نمی زد.
همین کافی بود تا مادر جوان با نگرانی به نزدیکی دخترش برود و از او درباره رفتارهایش سوال کند. دخترکوچولو ابتدا هیچ حرفی نزد اما پس از دقایقی سکوت را شکست و از آزار و اذیت مرد سرایدار پرده برداشت و خیلی زود گریه هایش امان حرف زدن را از اورا گرفت.
مادر جوان وقتی به سراغ سرایدار افغان رفت دید او محل کارش را ترک کرده و مشخص نیست کجا رفته است این زن خشمگین هرچه منتظر ماند از سرایدار متجاوز خبری نشد و مادرو دخترش روانه خانه شان شدند.
همان شب پدر دخترک در جریان این سرنوشت تلخ قرار گرفت و روز شنبه یکم خرداد ماه به دادسرای ناحیه 27 تهران رفت و افشای تعرض سرایدار افغان به دختر 7 ساله کافی بود تا بازپرس سیفی از شعبه چهارم دستوردهد تا تیمی از ماموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران برای دستگیری متجاوز افغان دست به کار شوند.
کارآگاهان خیلی زود پی بردند که مرد افغان بدون هیچ واهمه ای در شرکت خصوصی مشغول به کار است و خیلی زود با مراجعه به این شرکت که در مرکز تهران قرار دارد، موفق به دستگیری این مرد شدند.
مرد افغان وقتی ماموران را پیش روی خود دید ادعا کرد که دختر کوچولو روزهای زیادی برای بازی به شرکت آمده و خانواده اش به خاطر اعتمادی که در این مدت به وی داشتند مانع بازی کردن او با این مرد نشده اند و این ادعاها برای اخراج من از شرکت است.
ثبت دیدگاه